responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 102

وجه اين دلالت از اين قرار است كه الوهيت مطلقه هر كمالى را به طور مطلق داراست، كمالات او محدود به هيچ حدى و مقيد به هيچ قيدى نيست، و بنا بر اين قدرت او هم كه يكى از كمالات است مطلق است، و جهل به همين معنا مشركين را وادار ساخت كه به منظور به ستوه آوردن رسول خدا و عاجز كردن خدا، تقاضاى معجزه كنند، و نفهميدند كه هيچ چيز خدا را عاجز نمى‌كند.

علاوه بر اينكه نفهميدند نزول آيه مورد تقاضايشان موافق مصلحت‌شان نيست،- همانطورى كه گفته شد- جرأت بر چنين تقاضايى، خود باعث هلاكت تمامى آنها و قطع نسلشان مى‌شود. و دليل بر اينكه اين معنا به وجهى و تا اندازه‌اى مورد نظر آيه است اين است كه در ذيل اين احتجاجات مى‌فرمايد:(قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِي ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الْأَمْرُ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ)[1].

و در دو كلمه نزل و ينزل به تشديد از باب تفعيل دلالت بر اين هست كه مشركين معجزه‌اى را مى‌خواسته‌اند كه تدريجى باشد يا چند معجزه يكى پس از ديگرى باشد، هم چنان كه آيات ديگرى هم كه تقاضاهاى ديگرشان را حكايت مى‌كند نيز دلالت بر اين معنا دارند، مانند آيه‌( وَ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعاً، أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ)- تا آنجا كه مى‌فرمايد-(أَوْ تَرْقى‌ فِي السَّماءِ وَ لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنا كِتاباً نَقْرَؤُهُ ... )[2] و مانند:(وَ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلائِكَةُ أَوْ نَرى‌ رَبَّنا)[3] و نيز مانند آيه:(وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً)[4].

البته از ابن كثير نقل شده كه وى، دو كلمه مزبور را به تخفيف قرائت كرده است.

(وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطِيرُ بِجَناحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ...) دابة هر حيوانى را گويند كه بر روى زمين بجنبد، ولى بيشتر در اسب استعمال‌


[1] بگو اگر آنچه شما براى آن عجله مى‌كنيد پيش من بود ميان من و شما حكم مى‌شد( كار يكسره مى‌شد) و خدا به احوال ظالمان آگاه‌تر است. سوره انعام آيه 58

[2] و گفتند: ما هرگز به تو ايمان نمى‌آوريم تا آنكه براى ما چشمه‌اى از زمين بجوشانى، و يا آنكه برايت بوستانى باشد- تا آنجا كه مى‌فرمايد- يا آنكه به فراز آسمان بالا روى، و بالا رفتنت را هم باور نمى‌كنيم مگر اينكه كتابى برايمان بياورى كه آن را بخوانيم. سوره اسراء آيه 93

[3] و كسانى كه لقاى ما را اميد نمى‌دارند گفتند چرا بر ما فرشتگان نازل نشدند؟ يا پروردگار خود را نمى‌بينيم. سوره فرقان آيه 21

[4] و كسانى كه كافر شدند گفتند: چرا قرآن يك دفعه بر او نازل نشد؟. سوره فرقان آيه 32

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 102
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست