نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 591
گفته است كه همه اين آيات در باره داستان دو
قبيله نامبرده نازل شده و غفلت كرده از اينكه اين آيات در ضمن متعرض مساله سنگسار
شده و اين مساله ربطى به مساله خون بها ندارد- و به هر حال خدا داناتر است-.
و در تفسير
عياشى از سليمان بن خالد روايت آورده كه گفت: از امام صادق (ع) شنيدم كه مىفرمود:
خداى تعالى وقتى براى بندهاى خير بخواهد، در قلب او نقطهاى سفيد و روشن پديد
آورده و گوشهاى دلش را باز مىكند و فرشتهاى موكل او مىسازد تا او را تسديد و
راهنمايى كند و همواره به راه صواب ملهم سازد و چون براى بندهاى شر و بدى بخواهد،
در قلب او نقطهاى سياه و تاريك پديد مىآورد و جلوى مسامع و گوشهاى قلبش را
مىبندد و شيطانى موكل بر او مىكند تا همواره گمراهش سازد.
آن گاه اين
آيه را تلاوت فرمود:(فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ
يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ
ضَيِّقاً حَرَجاً ...) و نيز آيه:(إِنَّ
الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ) و آيه:(أُولئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ)[1].
[رواياتى
در باره مراد از سحت ]
و در كافى به
سند خود از سكونى از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود:
سحت به معناى
بهايى است كه كسى در برابر فروختن مردار و سگ و شراب بگيرد و همچنين مهر زن زنا
كار و رشوه گرفتن در برابر حكم و اجرتى كه كاهن و جادوگر مىگيرد سحت است.[2] مؤلف: آنچه در روايت آمده صرفا
نمونههايى است از سحت كه شمرده شده نه اينكه سحت منحصر به آنها باشد، چون اقسام
سحت بسيار است كه در روايات آمده و در همين معنا و قريب به آن روايات بسيارى از
طرق ائمه اهل البيت (ع) وارد شده است.
و در در
المنثور است كه عبد بن حميد از على بن ابى طالب روايت كرده كه شخصى از آن جناب از
سحت پرسيد حضرت فرمود: رشوه است، سؤال شد: رشوه در حكم؟ فرمود: نه، رشوه در حكم،
كفر است[3].
مؤلف: اينكه
فرمود: نه رشوه در حكم، كفر است كانه اشاره است به مطلبى كه در آيات
مورد بحث بود كه در سياق مذمت از سحت و رشوه خوارى در حكم فرمود:(وَ لا تَشْتَرُوا بِآياتِي ثَمَناً قَلِيلًا وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ
اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ) و اين كه رشوه خوارى
در حكم كفر است، در روايات وارده از امام صادق و امام باقر (ع) مكرر آمده و آن دو