نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 582
است او چنين كرده (زيرا زمام دلها به دست او است)
و با سلب توفيق و استدراج رجس و پليدى را هوا و هدف آنان قرار داده و در باره
همينها است كه فرموده:(وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا
سَبَقُوا إِنَّهُمْ لا يُعْجِزُونَ)[1] و وقتى
زمام امر همه به دست خداى سبحان است و او هر پليدى و رجسى را از ساحت دين مقدسش
دور مىسازد و هرگز چيزى از خواستههايش فوت نمىشود ديگر هيچ وجهى براى غم و غصه
پيامبرش باقى نمىماند.
و چه بسا كه
جمله:(فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّما يُرِيدُ اللَّهُ
...) بخواهد به همين معنا اشاره كند يعنى با آوردن كلمه فاعلم- پس
بدان اى پيامبر بخواهد آن جناب را همانطور كه گفتيم تعليم دهد و گرنه
مىفرمود: فان تولوا فانما يريد اللَّه ... و يا عبارت ديگرى كه اين
معنا را برساند مىآورد پس برگشت معناى آيه به تعليم اين معنا است كه اعراض كفار
خود كيفرى است از ناحيه خداى تعالى و دست خدا در آن دخالت دارد، ديگر جا ندارد كه
رسول گراميش غصه بخورد كه چرا مردم از پذيرفتن دعوت به حق او روى گردانند؟ او يك
فرستادهاى است كه وظيفهاش تنها ابلاغ پيامهاى خداى تعالى به بندگان و دعوت آنان
به راه خدا است، بله اگر فرضا چيزى او را اندوهگين كند، حتما بايد چيزى باشد كه بر
اراده خداى تعالى در امر دعوت دينى (العياذ باللَّه) غلبه كند و خدا را در
ارادهاش شكست دهد و چون هيچ چيزى نيست كه خدا را شكست دهد و بلكه او است كه همه
خلايق را به اين سو و آن سو به راه و بيراهه سوق مىدهد، يكى را با تسخير الهيش
سلب توفيق مىكند و آن ديگرى را توفيق مىدهد پس هيچ مجوز و موجبى براى غصه خوردن
آن جناب نيست.
خداى تعالى
در جاى ديگر اين حقيقت را به بيانى ديگر متعرض شده و فرموده:
(فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا
الْحَدِيثِ أَسَفاً إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها
لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها
صَعِيداً جُرُزاً)[2] كه بيان
مىكند اگر رسولانى را به منظور انذار و تبشير دينى گسيل داشته، براى اين نبوده كه
تمامى مردم ايمان بياورند آن چنان كه همگى از امور مادى بهرهمند مىشوند بلكه همه
اينها
[1] و كسانى كه كفر ورزيدند، نپندارند كه از خدا پيشى گرفته و از
چنگ او گريختند و او را شكست دادند نه، آنها نمىتوانند خدا را به تنگ
بياورند. سوره انفال، آيه 59 .
[2] و شايد تو بعد از اعراض آنان و به خاطر اينكه به اين قرآن
ايمان نياوردند خود را از شدت اندوه هلاك كنى و نبايد چنين كنى و بايد بدانى كه
غرض از تشريع شريعت تو آزمايش آنان است هم چنان كه مىبينى، آنچه در روى زمين است
فريبنده كرديم تا آنان را بيازمائيم كه كدامشان عمل بهترى دارند و همين ما آن
فريبندهها را به صورت خاكى خشك در مىآوريم. سوره كهف، آيه 8 .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 582