نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 574
وسيع دارد، حال اگر آن دو آيه را ضميمه كنيم به
آيه زير كه مىفرمايد:(لِكُلٍّ جَعَلْنا مِنْكُمْ شِرْعَةً
وَ مِنْهاجاً)- براى هر يك از شما پيامبران شرعه و منهاجى قرار
داديم ، و به آيه(ثُمَّ جَعَلْناكَ عَلى شَرِيعَةٍ
مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْها)[1]، اين معنا
بدست مىآيد كه شريعت عبارت است از طريقهاى خاص، يعنى طريقهاى كه براى امتى از
امتها و يا پيامبرى از پيامبران مبعوث به شريعت تعيين و آماده شده باشد، مانند
شريعت نوح، و شريعت ابراهيم، و شريعت موسى، و شريعت عيسى، و شريعت محمد 6، و اما
دين عبارت است از سنت و طريقه الهيه حال خاص به هر پيامبرى و يا هر قومى كه
مىخواهد باشد، پس كلمه دين معنايى عمومىتر از كلمه شريعت دارد، و به همين جهت
است كه شريعت نسخ مىپذيرد، ولى دين به معناى عمومىاش قابل نسخ نيست.
[
دين معنايى عمومى تر از شريعت دارد، شريعت نسخ مىشود ولى دين
قابل نسخ نيست]
البته در اين
ميان فرق ديگرى نيز بين شريعت و دين هست و آن اين است كه كلمه دين را مىتوان هم
به يك نفر نسبت داد و هم به جماعت، حال هر فردى و هر جماعتى كه مىخواهد باشد ولى
كلمه شريعت را نمىشود به يك نفر نسبت داد، و مثلا گفت فلانى فلان
شريعت را دارد، مگر آنكه يك نفر آورنده آن شريعت و يا قائم به امر آن باشد، پس
مىشود گفت دين مسلمانان و دين يهوديان و دين عيسويان و نيز مىشود گفت شريعت
مسلمانان و يهوديان هم چنان كه مىتوان گفت دين و شريعت خدا و دين و شريعت محمد و
دين زيد و عمرو و ... ولى نمىتوان گفت شريعت زيد و عمرو، و شايد علت آن اين باشد
كه در معناى كلمه شريعت بويى از يك معناى حدثى هست و آن عبارت است از
تمهيد طريق و نصب آن، پس مىتوان گفت شريعت عبارت است از طريقهاى كه خدا مهيا و
آماده كرده و يا طريقهاى كه براى فلان پيغمبر و يا فلان امت معين شده، ولى
نمىتوان گفت طريقهاى كه براى سابق هست، به اضافه چيزهايى كه در آن شرايع نبوده و
يا كنايه است از اينكه تمامى شرايع قبل از اسلام و شريعت اسلام حسب لب و واقع
داراى حقيقتى واحدهاند، هر چند كه در امتهاى مختلف به خاطر استعدادهاى مختلف
آنان اشكال و دستورات مختلفى دارند، هم چنان كه آيه شريفه:(أَنْ
أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ)[2] نيز بر اين
معنا اشعار و بلكه دلالت دارد.
بنا بر اين
اگر شريعتهاى خاصه را به دين نسبت مىدهيم و مىگوئيم همه اين
[1] و سپس تو را بر شريعتى از امر دين قرار داديم، پس همان شريعت
را پيروى كن. سوره جاثيه، آيه 18 .
[2] دين را بپا داريد، و در آن متفرق مشويد. سوره شورى،
آيه 13 .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 574