نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 505
زيرا كه مىفرمايد:(وَ لا
يَأْبَ كاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللَّهُ)[1]، با اينكه هر با
سواد و صاحب قلمى، خط نوشتن را از يك صاحب دستخط ديگر آموخته مع ذلك نسبت تعليم
اين فن را به خداى تعالى داده و اين بدان جهت است كه تعليم سگ شكارى و داشتن تقوا
و قدرت بر نوشتن، همهاش امورى است كه در عالم خلقت و تدبير دخالت دارند، و چون
خلقت و تدبير كل جهان مستند به خداى تعالى است اينگونه امور هم مستند به خدا است،
چيزى كه هست معلم (سگ در چگونه شكار كردن، و معلم) انسان در چگونه تقوا به خرج
دادن و كارهاى ديگر را انجام دادن، از راه زبان و تلقين به آدمى و يا به آن سگ
تعليم مىدهد و معلم خط با زبان و قلم تعليم مىدهد، و خداى سبحان با همه اين
اسباب تعليم مىدهد.
[همه اسباب
ظاهرى مستند و منتهى به خدا است و با انكار ضرورت و اثر اسباب، توحيد كمال
نمىيابد]
و اين تنها
راهى است كه توجيه مىكند همه آياتى را كه خداى تعالى در آن آيات، آثار اسباب
ظاهرى را به خود نسبت مىدهد و راهى است بسيار روشن و درست، براى اينكه آفريدگار
همه اسباب او است، اسباب همه مخلوقاتى از اويند كه بر حسب ظاهر بين او و مسببات
واسطه، و يا آلات و ادواتى براى وجود مسبباتند، و اگر شما خواننده محترم بخواهى
مىتوانى بگويى كه اسباب شرط وجود مسبباتى هستند كه وجودشان و جميع جهات و
اطرافشان بستگى به اسباب دارد، مثلا يكى از شرائط هست شدن زيد (پسرى كه از ازدواج
عمرو با هند متولد شده) اين است كه قبل از هست شدنش عمرو و هند موجود شده باشند و
با هم ازدواج كرده باشند و گرنه پسرى كه ما فرض كرديم هرگز موجود نمىشد، و همچنين
يكى از شرائط ديدن به وسيله چشم بينا اين است كه قبل از ديدن چشم بينايى موجود
باشد و همچنين.
پس با در نظر
داشتن اين حقيقت مىفهميم كه اگر كسى معتقد باشد كه توحيد خداى سبحان به اين
است كه همه اسباب را نفى نموده و ملغى بدانيم و بپندارد كه نفى اسباب
و لغو دانستن آن در اثبات قدرت مطلقه خداى تعالى و نفى عجز از او مؤثرتر است
توحيدش كامل است، و كسى كه وساطت اسباب را ضرورى و لازم و مؤثر بداند، خداى تعالى
را مجبور كرده به اينكه در به كرسى نشاندن ارادهاش و ايجاد مخلوقش راه
مخصوص را سلوك كند .
در حقيقت
توحيد چنين مسلمانى كامل نيست، زيرا كه خداى تعالى را مجبور دانسته و در واقع بدون
اينكه متوجه شود بر خلاف اعتقاد خودش سخن گفته و به سخن خود نقص وارد
[1] و هيچ صاحب قلمى از نوشتن صورت جلسه معاملات مردم مضايقه
نكند، همانطور كه خدا در تعليم كتابت و نويسندگى به وى مضايقه نكرد. سوره
بقره، آيه 282 .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 505