نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 439
اتفاقا اين قضيه صرف حدس نيست، بلكه تجربه نيز آن
را تصديق كرده براى اينكه نمونههاى اين انحراف را با چشم خود در افراد اسرافگر و
مترف و همسوگندان شكم و شهوت و افراط گران در طغيان و ظلم و فساد مىبينيم كه چگونه
امر زندگى را در مجتمع انسانى به تباهى كشاندند و اگر از خود بپرسم مگر اينها
انسان نيستند؟ مگر نمىفهمند كه شكم بارهگى و مستى و شهوت رانى و ظلم و فسادشان
چه بر سر جامعه آورده؟ راستى چرا اين طبقه كه اين چنين شيفته و فرو رفته در لجنزار
شهوات و اسير دام لذائذ شراب و رقص و عشق و وصالند و در باره مسائل مهم زندگى كه
ديگران بر سر آن مسائل جانبازى نموده و در تحصيل آنها از يكديگر پيشى مىگيرند
اينقدر بى تفاوتند؟ آيا به راستى اينها انسان نيستند، و اگر هستند چرا اين مسائل
را كه از واجبات زندگى انسانى است نمىفهمند؟ جوابى كه دريافت مىكنيم جز اين نيست
كه روح شهوت در دل آنان جايى براى هيچ فكر ديگرى نگذاشته، و لحظهاى آنان را فارغ
نمىگذارد تا به مسائل غير شهوانى بينديشند، بلكه در همه احوال بر آنان مسلط است،
و همچنين طاغيان مستكبر و سنگدل كه حتى هيچ صحنه رقت آور و تكان دهندهاى دل آنان
را نرم نمىكند و اصلا نمىتوانند در رأفت و شفقت و رحمت و خضوع و تذلل تصورى
داشته باشند، و سراسر زندگيشان يعنى تكلمشان، سكوتشان، نگاهشان، چشمپوشيشان،
اقبالشان، ادبارشان، همه و همه خبث باطنشان را نشان مىدهد، پس همه اينها در علومى
كه دارند راه خطا را طى مىكنند، و هر طائفهاى از آنان سر گرم و فرو رفته در
نتائج افكار تحريفى و علوم منحرفه خويشند، و از بيرون دائره معلوماتشان غافلند، و
نمىدانند كه در بيرون آن دائره تنگ، علومى نافع و معارف حقه و انسانى وجود دارد.
[اعمال
صالح خلق و خوى پسنديده را و اخلاق پسنديده معارف حق و علوم و افكار نافع و صحيح
را بدنبال دارد]
از اين
بيانات نتيجه مىگيريم كه معارف حقه و علوم نافع براى كسى حاصل نمىشود مگر بعد از
آنكه خلق و خوى خود را اصلاح كرده و فضائل ارزشمند انسانيت را كسب كرده باشد كه
اين همان تقوا است. پس حاصل كلام اين شد كه اعمال صالح، خلق و خوى پسنديده را در
انسان حفظ مىكند و اخلاق پسنديده، معارف حقه و علوم نافع و افكار صحيح را حفظ
مىنمايد، از سوى ديگر اين علم نافع هم وقتى نافع است كه توأم با عمل باشد، كه هيچ
خيرى در علمى كه عمل با آن نباشد، نيست.
[آياتى از
قرآن كه آثار تقوا را و آياتى ديگر كه آثار بى تقوايى و هوا پرستى را در طرز تفكر
انسان بيان مىكنند]
و ما هر چند
اين بحث را به صورت يك بحث علمى اخلاقى در آورديم، چون احساس مىشد كه اين مساله
احتياج به شرح و توضيح دارد و ليكن قرآن كريم همه جوانب آن را در يك جمله جمع كرده
و فرمود:(وَ اقْصِدْ فِي مَشْيِكَ)[1]، چون منظور
از اين جمله راه رفتن نيست، بلكه
[1] در راه رفتنت ميانه رو باش. سوره لقمان، آيه 19 .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 439