نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 421
آن نيست، و قانونى نداريم كه آدمى را از خطاى در
باره مواد حفظ كند، و تنها چيزى كه آدمى را از خطا حفظ مىكند مراجعه به اهل بيت
معصوم (ع) است، پس راهى جز مراجعه به آنان وجود ندارد .[1]
گفتار فوق نيز شاخهاى از منطق مىباشد كه نام آن مغالطه است و علت مغالطه بودن آن
اين است كه صاحب اين گفتار خواسته است با اين بيان خود و اخبار آحاد و يا مجموع
آحاد و ظواهر ظنى كتاب را حجت كند، و اثبات نمايد كه به اين دليل اخبار آحاد و
ظواهر كتاب حجت است در حالى كه اين دليل سخن از عصمت امامان و مصونيت كسانى دارد
كه پيرو سخنان معصوم باشند، و معلوم است كه اين مصونيت وقتى به دست مىآيد كه
معلوم و يقينى شود كه فلان حديث كلام امام است و از امام يا رسول خدا 6 صادر
شده، و نيز يقين شود كه مراد امام از اين كلام چه معنايى است؟ و اخبار آحاد چنين
اخبارى نيست براى اينكه ما يقين نداريم كه تك تك اين احاديث از امام (ع) صادر شده،
هم صدورش ظنى است و هم دلالتش، و همچنين ظواهر كتاب و هر دليل ديگرى كه دلالتش ظنى
باشد، و وقتى معيار در مصونيت ماده يقينى باشد پس چه فرقى هست بين ماده يقينىاى
كه از ائمه (ع) گرفته شده باشد، و بين ماده يقينى كه از مقدمات عقلى به دست آمده
باشد، هيات قياس را هم كه خود گوينده قبول داشت، پس ناگزير است منطق را بپذيرد.
و اينكه گفت:
بعد از اين همه اشتباه، ديگر براى آدمى اعتماد و يقينى به مواد عقلى حاصل
نمىشود اولا سخنى است بى دليل و ثانيا خود آن نيز مقدمهاى است عقلى، و
برهانى است اقترانى، به اين شكل: آنچه مردم بدان نياز دارند در قرآن هست، و
هر كتابى كه چنين باشد بى نياز كننده از غير خودش است، پس قرآن بى نياز كننده از
غير خودش مىباشد .
6- بعضى
ديگرشان گفتهاند: تمامى آنچه كه نفوس بشرى و جانها و دلها نيازمند به آن
است در گنجينه قرآن عزيز نهفته و در اخبار اهل بيت عصمت (ع) مخزون است، با اين حال
ديگر چه حاجت به نيم خورده كفار و ملحدين داريم؟ .
[جواب به
اين سخن كه بعضى گفتهاند نيازهاى ما در كتاب و سنت مخزون است پس چه نيازى به نيم
خورده كفار؟]
جواب از اين
اشكال اين است كه احتياج ما به منطق عين احتياجى است كه ما در خود اين گفتار
مشاهده مىكنيم و مىبينيم كه اين گفتار به صورت يك قياس اقترانى منطقى تشكيل
يافته، و در آن موادى يقينى استعمال شده، چيزى كه هست از آن جهت كه در آن
مغالطهاى شده نتيجه سويى ببار آورده و آن اين است كه: با داشتن كتاب و سنت
حاجتى به