نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 419
اينك چند نمونه از گفتار منكرين منطق
[چند نمونه
از گفتههاى منكرين منطق و پاسخ به آنها]
1- گروهى از
متكلمين گفتهاند: اگر علم منطق طريقهاى باشد كه انسان را به واقعيات
مىرساند، بايد در بين خود اهل منطق هيچ اختلافى رخ ندهد، در حالى كه مىبينيم خود
آنان در آرايشان اختلاف دارند .[1] اين
گفتار، خود يك برهان منطقى است و گوينده آن بدون اينكه خودش توجه داشته باشد قياس
استثنايى را در آن به كار برده و اشتباهى كه كرده اين است كه طرفداران منطق
مىگويند منطق آلت و وسيلهاى است كه استعمال صحيح و درست آن فكر بشر را از
خطا حفظ مىكند ، و هرگز نگفتهاند كه استعمال آن به هر طور كه باشد چه درست
و چه نادرست، فكر را از خطا حفظ مىنمايد، و اگر خود منطقىها در آرايشان اختلاف
دارند به خاطر اين است كه يكى از دو طرف بطور صحيح منطق را به كار نبرده، و اين
قضيه بدان ميماند كه كسى بگويد شمشير وسيله و آلت قطع است و درست هم گفته، ليكن
آلت قطع بودن آن شرط دارد و آن اين است كه به طريقهاى صحيح استعمال شود.
2- و گروهى
ديگر از متكلمين گفتهاند: قوانين منطق خودش ساخته و پرداخته فكر بشر است و
بشر آن را تدوين و به تدريج تكميل كرد، چگونه مىتواند ثبوت حقائق واقعى را تضمين
نمايد، و چگونه مىتوان گفت كسى كه علم منطق ندارد و يا دارد و استعمالش نمىكند
به واقعيت حقيقتها نمىرسد.
اين اشكال
نيز مانند اشكال قبلى يك قياس استثنايى است آن هم از زشتترين انواع مغالطه، زيرا
صاحبان اين گفتار در معناى تدوين راه غلط را رفتهاند، براى اينكه معناى تدوين كشف
تفصيلى از قواعدى است كه به حكم فطرت- البته فطرت سر بسته و نشكفته- براى انسان
معلوم است، معناى تدوين اين است نه ساختن و پرداختن.
3- بعضى ديگر
از همين متكلمين گفتهاند: علم منطق لاطائلاتى است كه به منظور بستن در خانه
آل محمد (ع) سر هم بافتهاند، سازندگان اين علم منظورشان اين بوده كه مردم را از
پيروى كتاب و سنت باز دارند و بر هر مسلمانى واجب است كه از پيروى علم منطق اجتناب
كند .