نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 339
و در همان كتاب است به سند خود از ابى بكر حضرمى
از امام صادق (ع) روايت كرده كه گفت: من از آن جناب از شكار بازها و عقابها و
پلنگها و سگها پرسيدم، فرمود: نخوريد مگر آنچه خودتان سر بريدهايد، و يا سگها
شكار كرده باشند، عرضه داشتم: حال اگر سگها شكار را كشته باشند چطور؟ فرمود:
مىتوانى بخورى، براى اينكه خداى تعالى فرموده:(وَ ما
عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُكَلِّبِينَ، تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ
اللَّهُ، فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ)[1] و سخنى از
زنده بودن آن نگفته.[2] آن گاه
امام فرمود: هر درندهاى شكار را براى خودش شكار مىكند، مگر سگ تعليم يافته كه
شكار را براى صاحبش نگه مىدارد، آن گاه فرمود: هر وقت سگ را براى شكار رها مىكنى
نام خدا را ببر، كه همين تذكيه شكار است.[3]
و در تفسير عياشى از ابى عبيده از امام صادق (ع) روايت كرده كه شخصى از مردى سؤال
كرد كه سگ تعليم يافتهاش را به سوى شكار روانه كرد و هنگام روانه كردن نام خدا را
به زبان راند، حضرت فرمود: مىتواند از گوشت شكارى كه سگش براى او شكار كرده و نگه
داشته بخورد، هر چند كه وقتى به شكار مىرسد آن را مرده ببيند، و اما اگر سگى
تعليم نيافته بالاى سر شكار ببينيد، نبايد از آن بخوريد، پرسيدم: عقابها و بازها و
كركسها چطور؟
فرمود: اگر
رسيدى سر شكار اين پرندگان گوشت خوار را ببرى مىتوانى از گوشت آن بخورى، و اگر
وقتى رسيدى ديدى شكار مرده است نبايد از گوشت آن بخورى، پرسيدم: آيا پلنگ حكم سگ
را ندارد كه شكار مردهاش حلال باشد؟ فرمود نه، هيچ درندهاى به جز سگها مكلب
نيستند.[4] و در همان
كتاب از ابى بصير از امام صادق (ع) روايت آورده كه در تفسير آيه:(ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا
عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَ اذْكُرُوا اسْمَ
اللَّهِ عَلَيْهِ) فرمود: اشكالى در خوردن گوشت شكارى كه سگ شكارى براى
صاحبش حفظ كرده نيست، و اين وقتى است كه سگ از شكار نخورده باشد، و اما اگر سگ از
شكار خورده باشد از گوشت آن مخور، (چون معلوم مىشود سگ هر چند تعليم يافته هم
[1] و از آن استفاده مىشود تنها شرط حلال بودن اين است كه شكار
را براى صاحبش نگه داشته باشد.( مترجم)