نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 235
خدا 6 فرمود: چيزى نمانده كه پسر مريم به عنوان
حكم عدل در بين شما نازل شود و دجال را به قتل برساند و خوك را (كه مسيحيان حلال
مىدانند) بكشد- شايد منظور اين باشد كه خوك را تحريم كند- و صليب را كه باز شعار
مسيحيان است بشكند (يعنى اين شعار را به دست فراموشى بسپارد) و در بين اهل ذمه
جزيه (كه متروك شده بود) بر قرار كند، تا اهل ذمه به حكومت اسلام ماليات سرانه
بپردازند و در آن روز مال بسيار مىشود و سجده براى خداى رب العالمين به تنهايى
خواهد شد.
ابو هريره
سپس گفت: و اگر خواستيد بخوانيد:(وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ
إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ) يعنى موت عيسى و
جمله يعنى موت عيسى را سه بار تكرار مىكرد.[1]
مؤلف: روايات در باره نازل شدن عيسى (ع) در هنگام ظهور مهدى (ع) بسيار زياد است و
به اصطلاح، مستفيض است، هم از طرق اهل سنت و هم از طرق شيعه، هم از رسول خدا 6 و
هم از ائمه اهل بيت (ع).
و در تفسير
عياشى از حارث بن مغيرة از امام صادق (ع) روايت كرده كه در ذيل آيه:(وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ
يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً)، فرمود: منظور رسول
خدا 6 است.[2] مؤلف:
ظاهر اين حديث هر چند كه با ظاهر سياق اين آيات كه متعرض امر عيسى است مخالف است
ليكن ممكن است بگوئيم: مراد از اين روايات اين باشد كه بخواهند جرى قرآن را بيان
كنند به اين معنا كه بفهمانند بعد از آنكه رسول خدا 6 مبعوث شد و كتابى و شريعتى
آورد كه ناسخ شريعت عيسى بود قهرا بر اهل كتاب واجب شد كه هم به رسول خدا 6
ايمان بياورند و هم در ضمن ايمان به آن جناب و عيسى و هم به انبياى قبل از عيسى،
حال اگر يك اهل كتاب كه بعد از بعثت رسول خدا زندگى مىكرده، در هنگام مرگ كه
هنگام كشف حقايق است مثلا برايش كشف شود كه عيسى حق بوده، قهرا در ضمن انكشاف، حق
بودن رسالت رسول اللَّه 6 محمد خواهد بود، پس ايمان هر كتابى به عيسى وقتى ايمان
شمرده مىشود كه به محمد 6 نيز ايمان آورده باشد بلكه ايمانش به پيامبر اسلام
اصلى و ايمانش به عيسى (ع) تبعى باشد (زيرا بعد از اين كشف مىفهمد در زندگيش واجب
بوده دين محمد 6 را پيروى كند كه