نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 222
اينكه فرمود:(وَ
جاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى يَوْمِ
الْقِيامَةِ) دلالت ندارد بر اينكه يهوديان به عنوان اهل كتاب تا روز
قيامت باقى هستند.
و همچنين
اينكه فرموده:(بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْها بِكُفْرِهِمْ ...) تنها دلالت
بر اين دارد كه ايمان، همه يهوديان را فرا نمىگيرد و اگر در حينى از احيان ايمان
بياورند، ايمان آورندگان نسبت به سايرين، اندكند، علاوه بر اينكه اگر جمله:(وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ) دلالت كند
بر اينكه يك يك اهل كتاب از دنيا نمىروند مگر آنكه در موقع جان دادن به عيسى
ايمان مىآورند، تازه اين ايمان، ايمانى مقبول نيست، چون اضطرارى است و در آيه
دلالتى نيست بر اينكه اين ايمان مقبول و غير اضطرارى است.
و همچنين
جمله:(فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ
عَلَيْهِمْ ...) دلالت ندارد بر اينكه اهل كتاب بعد از مرگ عيسى (ع) نيز
هستند، براى اينكه ضمير در كلمه: عليهم به كلمه ناس در
جمله:(أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ)[1] بر مىگردد نه به
اهل كتاب و نه به نصارا باز دليل بر اين معنا اين است كه عيسى (ع) از پيغمبران
اولوا العزم و صاحب شريعت است و بر تمام بشر مبعوث شده و شاهد بر اعمال كل انسانها
است، چه بنى اسرائيل و گروندگان به او و چه غير آنان.
و سخن كوتاه
اينكه آنچه تدبر و دقت در سياق اين آيات- اگر ضميمه شود به آيات ديگر كه مربوط به
آنها است- به ما عايد مىسازد، اين است كه عيسى (ع) تا به امروز از دنيا نرفته، نه
در عصرى كه روى زمين بود كشته شد، و به دار آويخته شد و نه به مرگ طبيعى از دنيا
رفت (هم چنان كه در سابق نيز به اين معنا اشاره كرديم) و ما در تفسير آيه شريفه:(يا عِيسى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رافِعُكَ إِلَيَّ)[2] در جلد سوم
اين كتاب تا آنجا كه بر ايمان ميسر بود بحث كرديم.
و از جمله
حرفهاى عجيب و غريبى كه در اين باب زدهاند، گفتار زمخشرى در كشاف است كه گفته:
ممكن است مراد از آيه اين باشد كه احدى از همه اهل كتاب باقى نمىماند مگر آنكه
بطور حتم به تو ايمان مىآورد و اين به اين صورت باشد كه خداى تعالى در هنگام نزول
عيسى از آسمان آنچه نفوس كه از يهود و نصارا زير خاك رفتهاند همه را در همان زير
خاك زنده مىكند و به اطلاعشان مىرساند كه عيسى نازل شد و اينكه براى چه نازل شد؟