نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 173
جوابش ماندم، امام (ع) پرسيد: آن سؤال چه بود؟
هشام قصه را باز گفت.
امام صادق
(ع) فرمود: اما آيه:(فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ
مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً)، مربوط به
نفقه است مىفرمايد: اگر نمىتوانيد نفقه چند همسر را بطور مساوى بدهيد به يك زن
اكتفاء كنيد و اما آيه شريفه:(وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ
تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ
فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ)، مربوط به ميل درونى و محبت به زنان است كه
هيچكس نمىتواند محبت درونى خود را بين چند همسر بطور مساوى تقسيم كند و چنين چيزى
در شرع واجب هم نشده است تا با آيه قبلى منافات داشته باشد.
راوى
مىگويد: همين كه هشام اين جواب را براى ابن ابى العوجاء آورد، او گفت: به خدا
سوگند اين پاسخ از خودت نيست.[1] مؤلف:
نظير اين حديث از قمى نيز روايت شده كه او گفته: بعضى از زنديقها از ابى- جعفر
احول از همين مساله سؤال كرد و ابو جعفر به مدينه سفر كرد و از امام صادق (ع) از
آن سؤال نمود و امام مثل همان جواب بالا را به وى داد و ابو جعفر برگشته، پاسخ
زنديق را بداد و آن زنديق نيز گفت: كه اين پاسخ را از حجاز گرفته، با خود
آوردهاى.[2] و در مجمع
در ذيل جمله:(فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ) گفته است: معنايش
اين است كه آن زنى را كه دوست نداريد آن چنان رها كنيد كه مثل زنى شود كه نه شوهر
دارد و نه بى شوهر است، آن گاه گفت: اين معنا از امام باقر و امام صادق 8 روايت شده.[3] و در همان
كتاب روايتى نقل كرده كه مىگويد: رسول خدا 6 همواره ايام خود را بين زنان تقسيم
مىكرد و آن گاه مىفرمود: اللهم ...- بار الها اين تقسيم من بود در آنچه مالكش
بودم پس مرا در آنچه تو مالكش هستى و من نيستم ملامت مكن.[4]
مؤلف: اين روايت را بيشتر مفسرين و صاحبان جوامع نقل كردهاند، آن هم به چند طريق
و مراد از جمله: آنچه تو مالكى و من نيستم همان محبت قلبى است كه خداى
تعالى در دلها مىافكند (هم چنان كه آيه:(وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ
مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً)) نيز بر آن دلالت دارد و ليكن در اين حديث
اشكالى هست و آن اين است كه خداى تعالى اجل از آن است كه كسى را در