responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 555

كه در نامه‌اى كه به فرزندش نوشته فرموده: ان المراة ريحانة و ليست بقهرمانة [1]، (زن ريحانه است نه قهرمان).

و هم چنين كلام ديگرى كه در اين باره از رسول خدا 6 نقل شده كه فرمود: (زن لعبت است، هر كس او را گرفت مراقب باشد ضايعش نسازد)، آرى رسول خدا 6 تعجب مى‌كرد از مردى كه همسرش را مى‌زند، و آن گاه با همان دست با وى معانقه مى‌كند[2].

در كافى نيز به سند خود از ابى مريم از امام ابى جعفر (ع) روايت كرده كه فرمود: رسول خدا 6 فرمود: (آيا جاى تعجب نيست كه كسى همسرش را بزند، و آن گاه با او دست به گردن شود؟ و امثال اين بيانات در احاديث بسيار زياد است، كه اگر كسى در آنها دقت كند نظريه اسلام در باره زنان را درك مى‌كند[3].

حال به بحثى كه پيرامون داستان اسماء دختر يزيد انصارى داشتيم بر مى‌گرديم، اگر كسى در اين حديث و در نظاير آن كه داستانهايى از مراجعه زنان به رسول خدا 6 و گفتگويشان با آن جناب در مسائل راجع به شرايع دين را حكايت مى‌كند، و نيز در احاديثى كه از حقوق مختلف زنان خبر مى‌دهد دقت كند، اين معنا برايش روشن مى‌شود كه زنان در عين اين كه در حجابند، و مسئوليتشان اداره داخل خانه‌ها است، و بيشتر به شؤون زندگى منزلى مى‌پردازند در عين حال ممنوع از مراوده و آمد و شد به نزد ولى امر، و نيز تلاش در حل مشكلاتى كه احيانا پيش مى‌آيد نبوده‌اند، و اين همان آزادى عقيده‌اى است كه ما در ضمن بحث پيرامون آزادى عقيده، در آخر سوره آل عمران در باره‌اش بحث كرديم. و از حديث نامبرده و نظاير آن سه نكته استفاده مى‌شود.

[استفاده سه نكته از روايت اسماء بنت يزيد، پيرامون موقعيت و شخصيت زن در اسلام‌]

اول اين كه طريقه مرضيه زن در اسلام اين است كه به تدبير امور داخلى منزل و تربيت اولاد بپردازد، و اين طريقه در عين اين كه سنتى است پسنديده، و غير واجب، و ليكن ترغيب و تشويقهايى كه در باره آن شده،- از آنجايى كه جو مسلمين جو تقوا و به دست آوردن رضاى خدا و ترجيح ثوابهاى آخرت بر بهره‌هاى دنيوى، و تربيت بر اساس اخلاق صالحه زنان يعنى عفت و حيا و محبت اولاد و عشق ورزيدن به زندگى در محيط خانه و امثال آن بوده- اين سنت مستحبّ هم چنان محفوظ مانده است.


[1] فروع كافى ج 5 ص 510 ذيل حديث 3.

[2] فروع كافى ج 5 ص 510 ذيل حديث 2.

[3] فروع كافى جلد 5 ص 509 حديث 1.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 555
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست