نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 379
اعتقاد برايشان حاصل مىشود كه هر كس با انگيزه
هواى نفس و دعوت شهوت با غضب مرتكب اين گناهان و اعمال زشت بشود، در حقيقت واقعيت
و حقيقت امر بر او پوشيده مانده، و كوران برخاسته در دلش چشم عقلش را كه مميز بين
خوبىها و بدىها است پوشانده، و يا به عبارت كوتاهتر بگو دچار جهلش ساخته، و به
همين جهت مردم در عرف و اصطلاح خود چنين كسى را جاهل مىنامند، هر چند كه با نظر
دقيق و علمى خود اين درك نوعى علم است، ليكن از آنجايى كه علم گنهكار به زشتى
گناه، و علت زشتى و مذموم بودن گناه، خاصيت و اثر علم را ندارد، چون او را از وقوع
در قبح و شناعت باز نداشت، لذا بودن اين علم را با نبودش يكسان شمردهاند. پس گنه
كار در عرف و اصطلاح مردم جاهل است، آرى مردم حتى يك انسان جوان و كم تجربه را- هر
قدر هم با سواد باشد- به خاطر غلبه هوى و هوس جوانى در او، و ظهور عواطف و احساسات
دور و درازش جاهل مىخوانند، باز به همين جهت است كه مردم را مىبينى كه مرتكب
كارهاى زشت را اگر از عمل خود شرمسار و از پيروى هوا و هوس و عواطف نابجاى خود خجل
نباشد جاهل نمىنامند، بلكه او را معاند و مرتكب عمدى ناميده، و يا عنوانى نظير
اينها به او مىدهند.
[معصيت
جهالت است]
پس با اين
بيان روشن شد كه جهالت در اعمال زشت تنها در صورتى است كه مرتكب آن دستخوش كوران
هوا و شهوت و غضب شده باشد، و اما در صورتى كه به انگيزه عناد با حق مرتكب شده
باشد، او را جاهل نمىدانند.
از نشانىهاى
اين جهل اين است كه وقتى كورانهاى نامبرده در دل صاحبش فروكش كند، و آتش شهوت يا
غضب كه او را وادار به ارتكاب گناه كرده بود خاموش گردد، و يا مانعى پيدا شود و
نگذارد آن عمل زشت را انجام دهد، و يا در اثر فاصله زمانى زياد از ارتكاب آن سرد
شود، و يا گذشت دوران جوانى و ضعيف شدن قواى بدنى و مزاجش او را متوجه اعمال زشتى
كه قبلا كرده بسازد، جهالتش زائل گشته عالم مىشود، و نتيجه عالم شدنش اين است كه،
از آنچه كرده و يا مىخواسته بكند پشيمان مىشود.
بخلاف فعلى
كه از روى عناد و عمد و امثال آن صادر شود، كه چون علت صادر شدنش طغيان هيچيك از
قوا و عواطف و ميلهاى نفسانى نيست، بلكه امرى است كه مردم آن را در عرف و اصطلاح
خود ناشى از بد ذاتى و خبث طينت و پستى فطرت مىدانند كه معلوم است كه از بين رفتن
طغيان قوا و هوا و هوسها از بين نمىرود، نه سريع و نه كند، بلكه ما دام كه صاحبش
زنده است اين حالت زشت نيز زنده است و هيچگاه صاحبش دستخوش ندامت فورى نمىشود،
مگر آنكه خدا بخواهد او را هدايت كند.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 379