نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 98
نزد خدا زده شده است.
3- فهم و درك
تاويل براى مطهرين يعنى راسخين در علم امكان دارد.
4- بيانات
قرآنى مثلهايى است كه براى معارف و مقاصد آن زده شده، و اين غير از نكته دوم است،
در نكته دوم مىگفتيم معارف قرآن مثلهايى است براى تاويل، و در اينجا مىگوييم
بيانات قرآنى مثلهايى است براى معارف آن.
5- واجب است
قرآن مشتمل بر كلماتى متشابه باشد، و چارهاى جز آن نيست، هم چنان كه لازم است
آيات محكم نيز داشته باشد.
6- محكمات
قرآن ام الكتابند، كه متشابهات را بايد بدانها ارجاع داد، و بيانش را از آنها
خواست.
7- محكم بودن
و متشابه بودن، دو وصف نسبى است، يعنى ممكن است يك آيه براى عامه مردم متشابه باشد
و براى خواص محكم، و نيز ممكن است به خاطر اختلاف جهات، مختلف شود، يعنى ممكن است
آيهاى از آيات قرآنى از يك جهت محكم، و از جهت ديگر متشابه باشد، و در نتيجه نسبت
به آيهاى محكم و نسبت به آيه ديگر متشابه باشد و ما در قرآن متشابه به تمام معنا
و بطور مطلق نداريم، هر چند كه اگر هم مىداشتيم محذورى و اشكالى پيش نمىآمد.
8- واجب بود
آيات قرآن طورى نازل مىشد كه يكديگر را تفسير كنند (هم چنان كه همين طور نازل شده
است مترجم ).
[مراتب
مختلف قرآن از نظر معنا و اينكه هر معنايى خصوص به مرتبهاى از فهم و درك است]
9- قرآن از
نظر معنا مراتب مختلفى دارد، مراتبى طولى كه مترتب و وابسته بر يكديگر است، و همه
آن معانى در عرض واحد قرار ندارند تا كسى بگويد اين مستلزم آنست كه يك لفظ در
بيشتر از يك معنا استعمال شده باشد، و استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا صحيح نيست،
و يا كسى ديگر بگويد اين نظير عموم، مجاز مىشود، و يا از باب لوازم متعدد براى
ملزوم واحد است، نه، بلكه همه آن معانى، معانى مطابقى است، كه لفظ آيات بطور دلالت
مطابقى بر آن دلالت دارد، چيزى كه هست هر معنايى مخصوص به افق و مرتبهاى از فهم و
درك است.
توضيح اينكه:
خداى تبارك و تعالى فرموده:(اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ
تُقاتِهِ)[1] و در اين
آيه خبر داده است از اينكه تقوا كه عبارت است از: خويشتندارى از هر عمل
زشتى كه خدا از