نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 83
[1] است، كه
مىفهماند قرآن كريم نزد خدا متجزى به آيات نبوده، بلكه يكپارچه بوده، بعدا آيه
آيه شده، و بتدريج نازل گرديده است.
و منظور اين
نيست كه قرآن نزد خداى تعالى قبلا به همين صورتى كه فعلا بين دو جلد قرار دارد
نوشته شده بود، و آيات و سورههايش مرتب شده بود، بعدا بتدريج بر رسول خدا 6
نازل شد، تا بتدريج بر مردمش بخواند، همانطور كه يك معلم روزى يك صفحه و يك فصل از
يك كتاب را با رعايت استعداد دانشآموز براى او مىخواند.
چون فرق است
بين اين كه يك آموزگار كتابى را قسمت قسمت به دانشآموز القا كند، و بين اين كه قرآن
قسمت قسمت بر رسول اكرم 6 نازل شده باشد زيرا نازل شدن هر قسمت از آيات، منوط بر
وقوع حادثهاى مناسب با آن قسمت است. و در مساله دانشآموز و آموزگار چنين چيزى
نيست، اسباب خارجى دخالتى در درس روز بروز آنان ندارد، و به همين جهت ممكن است همه
قسمتها را كه در زمانهاى مختلف بايد تدريس شود يك جا جمع نموده، و در يك زمان همه
را به يك دانشآموز پر استعداد درس داد، ولى ممكن نيست امثال آيه:(فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ)[2] را با آيه(قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ)[3]، كه يكى
دستور عفو مىدهد، و ديگرى دستور جنگ، يك مرتبه بر آن جناب نازل شود و همچنين آيات
مربوط به وقايع، مانند آيه:(قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ
الَّتِي تُجادِلُكَ فِي زَوْجِها)[4]. و آيه:(خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً)[5] و از اين
قبيل آيات يك مرتبه نازل شود.
پس ما
نمىتوانيم نزول قرآن را از قبيل يك جا درس دادن همه كتاب به يك شاگرد نابغه قياس
نموده، دخالت اسباب نزول و زمان آن را نديده گرفته، بگوئيم: قرآن يك بار در اول
بعثت، و يا آخر عمر رسول خدا 6 يكپارچه نازل شده، و يك بار هم قسمت قسمت، پس
كلمه (قرآن) در آيه: (و قرآنا فرقناه) غير قرآن معهود ما است، كه به معناى آياتى
تاليف شده است.
و سخن كوتاه
اين كه از آيات شريفهاى كه گذشت چنين فهميده مىشود كه در
[1] و قرآنى كه ما آن را آيه آيه كرديم تا تو آن را به تدريج بر
مردم بخوانى، و به همين منظور به تدريج نازلش كرديم:( سوره اسرى آيه 106).