نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 573
قرآن كريم دارد و آن اين است كه تعليمات خود را
با ذكر علل و اسباب بيان نموده و از اين راه، خلق را به سوى خير و هدايت دعوت مىكند،
بدون اينكه مردم را وادار به تقليد كوركورانه بسازد، و حاشا از تعليم الهى كه بشر
را به سوى سعادتش يعنى به سوى علم نافع و عمل صالح هدايت نموده، حيرت، تقليد و
ظلمت جهل را هم تجويز نمايد ولى لازم است كه مساله بر اهل علم و تدبر مشتبه نشود
(و بدانند كه ممنوعيت تقليد در تشخيص راه سعادت، منافاتى با تسليم شدن براى خدا
ندارد. به اين معنا كه مورد هر يك غير مورد ديگرى است، آنجا كه تقليد ممنوع است،
مسائل مربوط به اصول و معارف اصولى دين است. و آنجا كه جاى تسليم است، مسائل فروع
و احكام عملى است. مترجم )
[دأب و رسم
قرآن بر ذكر علل و اسباب تعليماتش مىباشد و از اطاعت و تقليد كور كورانه و بدون
دليل نهى مىكند]
پس خداى
تعالى در عين اينكه حقيقت سعادت بشر را به او تعليم مىدهد، علت آن را هم بيان
مىكند تا كوركورانه نپذيرفته باشد، بلكه بفهمد كه حقايق دينى، همه به هم ارتباط
دارد. و همه از ناحيه منبع توحيد افاضه شده است. در عين حال تسليم شدن در برابر
خداى تعالى را هم واجب مىداند، چون رب العالمين است، و اعتصام به حبل او اعتصام
بحبل رب العالمين است. هم چنان كه در آخر آيات مىفرمايد:( تِلْكَ
آياتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَيْكَ بِالْحَقِ) ...(وَ
إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ).
و سخن كوتاه
اينكه، خداى تعالى بندگان را امر فرموده كه هيچ سخنى را نپذيرند و هيچ امرى را
اطاعت نكنند، مگر بعد از آنكه وجه آن سخن و فلسفه آن اطاعت را فهميده باشند و آن
گاه از اين دستور كلى، دو مورد را استثناء نموده، دستور داده كه نسبت به خود او
تسليم مطلق باشند و همين دستور خود را هم توجيه مىفرمايد به اينكه خداى تعالى
تنها كسى است كه مالك على الاطلاق ايشان است. پس ايشان حق ندارند بخواهند، مگر
چيزى را كه او خواسته باشد، تنها بايد كارى را بكنند كه خدا از ايشان خواسته، و
خلاصه به تصرفات خدا در ايشان تن در دهند.
مورد دوم
اينكه، به ايشان امر فرموده كه آنچه را رسول او ابلاغ مىكند، بطور مطلق اطاعت
كنند و همين دستور را نيز اينطور توجيه مىفرمايد، كه چون رسول خدا ص از پيش خود
چيزى نمىگويد، و دستورى نمىدهد، آنچه مىگويد ابلاغ دستورات خداست پس در حقيقت
اين دو مورد هم استثنا نشده، چون خود اين دو دستور و يا به عبارت ديگر آن دو اطاعت
بى چون و چرا را هم توجيه كرده و برايش دليل آورد.
آن گاه با
بندگان خود در باره حقايق معارف سخن مىگويد، و طرق سعادت را شرح مىدهد. و باز همين
را به وجهى عام توجيه مىفرمايد، تا بندگانش به روابط معارف و طرق
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 573