responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 553

كه براى مردم بنا نهاده شده، آن بيتى است كه در بكه است. و قهرا معنايش اين مى‌شود كه قبل از بناى كعبه خانه‌اى در آنجا نبوده، و زمينهاى اطراف خانه، حريم خانه بوده، و مردم در حريم خانه خدا، خانه ساخته‌اند. بله اگر مردم قبل از بناى كعبه، خانه‌هاى خود را ساخته بودند، مى‌توانستند از حريم خانه خود دفاع كنند. (توجه داشته باشيد كه اين بيان، ترجمه عين الفاظ روايت نيست، بلكه مفاد آن است.) ابو جعفر وقتى اين را شنيد، با اهل مكه در ميان گذاشت. و دليل خود را ارائه داد آنها هم قانع شده و گفتند: هر جور دوست دارى عمل كن.[1] و در همان كتاب از حسن بن على بن نعمان روايت آورده كه گفت: وقتى مهدى (عباسى) بناى مسجد الحرام را توسعه داد، براى مربع كردن آن احتياج به خانه‌اى پيدا كرد كه در كنج مربع واقع شده بود، از صاحبان خانه خواست تا خانه خود را در اختيارش بگذارند ولى آنان زير بار نرفتند. مهدى از فقها پرسيد كه چه بايد بكند؟ همه گفتند خانه غصبى را نبايد داخل مسجد و جزء آن كرد. على بن يقطين به وى گفت: اى امير المؤمنين، من به موسى بن جعفر ع مى‌نويسم، آن گاه مساله تو را جواب مى‌دهم على نامه‌اى به والى مدينه نوشت، كه از موسى بن جعفر ع بپرس، خانه‌اى در كنج مسجد الحرام قرار گرفته، مى‌خواهيم جزء مسجدش كنيم، صاحبش رضايت نمى‌دهد. علاج اين كار چيست؟ والى نزد امام رفت و مساله را پرسيد، ابو الحسن ع پرسيد: آيا جواب لازم است و يا خيلى لزوم ندارد؟ والى گفت: هيچ چاره‌اى نيست جز اينكه جواب بدهيد. فرمود: بنويس، بسم اللَّه الرحمن الرحيم، اگر كعبه بعد از بناى شهر مكه در مكه پديد آمده مردم مكه به حريم خود سزاوارترند. (و كعبه نمى‌تواند جاى مردم را بگيرد)، و اگر چنانچه اول كعبه ساخته شد و مردم پس از ساخته شدنش ميهمان كعبه شدند، و اطرافش خانه ساختند، و كعبه به حريم خود سزاوارتر است.

همين كه نامه به دست مهدى رسيد، آن را بوسيد و دستور داد خانه آن شخص را خراب كنند، اهل خانه به شكايت نزد ابى الحسن ع آمدند. كه نامه‌اى به مهدى بنويسد، اقلا پول خانه را بدهند. امام ع به مهدى نوشت: چيزى به ايشان بده و رضايتشان را بدست آر. او نيز چنين كرد.[2]


[1] تفسير عياشى ج 1 ص 185 ش 89 ط تهران.

[2] تفسير عياشى ج 1 ص 186 ش 90 ط تهران.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 553
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست