نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 520
(وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ) اين سبب
ديگرى است، براى اينكه اسلام را به عنوان دين ابتغا كنند و بطلبند، براى اينكه
بازگشتشان به اللَّه، مولاى حقيقيشان است، نه به آن چيزى كه كفرشان و شركشان ايشان
را به سوى آن هدايت مىكند.
(قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ عَلَيْنا) در اين جمله به رسول
اللَّه ص دستور مىدهد كه بر طبق ميثاقى كه از او و غير او گرفته شده، رفتار كند،
و از جانب خود و همه مؤمنين از امتش بگويد:(آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما
أُنْزِلَ عَلَيْنا ...) و اين از جمله شواهدى است كه شهادت مىدهد بر
اينكه منظور از ميثاق، ميثاقى است كه از همه انبيا و امتهاى ايشان گرفته شده، كه
به آن اشاره شد.
(وَ ما أُنْزِلَ عَلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ ...) نامبردگان در اين
آيه، انبياى آل ابراهيمند، و اين آيه خالى از اين اشعار نيست كه مراد از اسباط
همانا انبيا از ذريه يعقوب و يا از اسباط بنى اسرائيل هستند، مانند: داوود،
سليمان، يونس، ايوب و ديگران.
(وَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ ...) در اين جمله، مساله عموميت مىيابد،
تا شامل آدم و نوح و سايرين نيز بشود و در جمله:
(لا
نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ) همه را يك
جا جمع فرموده است.
(وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ ...) در اين آيه
بيان مىكند: آن موردى كه نسبت به آن ميثاق گرفته نشده كجا است، و آن غير اسلام است.
و اين تعبير خود تاكيد وجوب عمل بر طبق ميثاق است.
بحث روايتى
[ (در ذيل آيات گذشته)]
در مجمع
البيان از امام امير المؤمنين على ع روايت كرده كه فرمود: خداى تعالى از
انبياى قبل از پيامبر ما، ميثاق گرفت كه به امتهاى خود خبر بعثت آن جناب و علائم
و صفاتش را بدهند، و به آمدنش بشارت داده، دستور دهند كه آن جناب را تصديق
كنند. [1]