نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 51
مؤيد اين حديث روايت ديگرى است كه باز از او نقل
شده، كه در تفسير آيه مورد بحث گفته: آيه: (قُلْ
تَعالَوْا) ...(لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ) و
نيز آيه: (وَ قَضى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ) ...
(كانَ
لِلْأَوَّابِينَ غَفُوراً) از اين قبيل آيات است[1].
پس اين دو
روايت شاهدند بر اينكه منظور ابن عباس اين بوده كه سه آيه آخر انعام را مثل بياورد
براى آيات محكم، نه اينكه آيات محكم را منحصر در آن سه آيه كند:
دوم عكس
تفسير اول است، و آن اين است كه آيات محكم عبارت است از حروف مقطعه در اوايل بعضى
از سورهها، و آيات متشابه بقيه قرآن است.
اين تفسير را
به ابى فاخته نسبت دادهاند، كه در تفسير آيه:(هُنَّ
أُمُّ الْكِتابِ) گفته:
ام الكتاب،
عبارت است از فواتح سور، كه قرآن از آنها استخراج شده، يعنى سوره بقره از
الف، لام، ميم استخراج شده، و در سوره آل عمران از الف، لام، ميم
اللَّه لا اله الا هو الحى القيوم استخراج شده.
از سعيد بن
جبير نقل شده كه نظير اين معنا را براى ام الكتاب كرده، و گفته: اصل
كتاب اين حروف هستند، چون در همه كتابها وجود دارند.
اين بود
گفتار سعيد بن جبير، و از اينجا مىفهميم كه ابن عباس و سعيد بن جبير نظرشان در
باره رموز اول سورهها اين بوده كه خداى تعالى خواسته است بفرمايد: قرآن از
همين حروفى تشكيل شده كه خود شما با آن سخن مىگوييد، و اگر نمىپذيريد كه كلام
خدا است آيهاى مثل آن بياوريد.
اين يكى از
وجوهى است كه در معناى حروف مقطعه ذكر كردهاند و ليكن علاوه بر اين كه هيچ دليلى
بر اين وجه نيست، اين اشكال هم بر آن وارد است، كه با خود آيه شريفه منطبق نيست،
چون بنا بر اين وجه، غير از فواتح سور بايد تمامى قرآن متشابه باشد، و خداى تعالى
هم در آيه مورد بحث كسانى را كه از متشابهات قرآن پيروى مىكنند مذمت نموده، و آن
را از انحراف قلب دانسته، نتيجه اين مىشود كه مردم موظف باشند هيچيك از آيات قرآن
را پيروى نكنند، با اين كه در تعداد زيادى از آيات، مردم را به پيروى از قرآن
واداشته و ستوده، و بلكه آن را از واجبترين واجبات شمرده، مانند آيه(وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ)[2] و آيات
ديگر.
سوم، اينكه
گفتهاند: متشابه آن آياتى است كه نسبت به معناى خود ابهام داشته