نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 484
نجاتشان داد.
بنى اسرائيل
در عصر موسى و بعد از موسى يوشع ع به رهبرى اين دو بزرگوار زندگى مىكردند و سپس
در برههاى از زمان قاضيانى چون ايهود و جدعون و غير اينها امور بنى اسرائيل را تدبير
مىنمودند و بعد از آن دوران حكومت سلطنتى آنان شروع مىشود و اولين كسى كه در بين
آنان سلطنت كرد شاؤل بود كه قرآن شريف او را طالوت خوانده و بعد از طالوت داوود و
بعد از او سليمان در بين آنان سلطنت كردند.
و بعد از
دوران سلطنت سليمان مملكتشان قطعه قطعه و قدرت متمركزشان تقسيم شد، ولى در عين حال
پادشاهان بسيارى از قبيل رحبعام و ابيام و يربعام و يهوشافاط و يهورام و جمعى ديگر
كه روى هم سى و چند پادشاه مىشوند، در بين آنان حكومت كردند.
ولى قدرتشان
هم چنان رو به ضعف و انقسام بود تا آنكه ملوك بابل بر آنان غلبه يافته و حتى در
اورشليم كه همان بيت المقدس است، دخل و تصرف كردند و اين واقعه در حدود ششصد سال
قبل از مسيح بود، در همين اوان بود كه شخصى به نام بختنصر
نبوكد نصر حكومت بابل را به دست گرفت و چون يهود از اطاعت او سر باز زد،
لشگرهاى خود را به سركوبى آنان فرستاد، لشگر يهوديان را محاصره و سپس بلاد آنان را
فتح كرد و خزينههاى سلطنتى و خزائن هيكل (مسجد اقصى) را غارت نمود و قريب به ده
هزار نفر از ثروتمندان و اقويا و صنعتگرانشان را گرد آورده و با خود به بابل برد و
جز عدهاى از ضعفا و فقرا در آن سرزمين باقى نماندند و بخت نصر آخرين پادشاه بنى
اسرائيل را كه نامش صدقيا بود به عنوان نماينده خود در آن سرزمين به سلطنت منصوب
كرد، به شرطى كه از وى اطاعت كند.
و قريب به ده
سال جريان بدين منوال گذشت تا آنكه صدقيا در خود مقدارى قدرت و شوكت احساس نموده،
از سوى ديگر محرمانه با بعضى از فراعنه مصر رابطه برقرار نمود، به تدريج سر از
اطاعت بخت نصر برتافت.
رفتار او بخت
نصر را سخت خشمگين ساخت و لشگرى عظيم به سوى بلاد وى گسيل داشت، لشگر بلاد صدقيا
را محاصره نمود، مردمش به داخل قلعهها متحصن شدند و مدت تحصن حدود يك سال و نيم
طول كشيد و در نتيجه قحطى و وبا در ميان آنان افتاد و بخت نصر هم چنان بر محاصره
آنان پافشارى نمود، تا همه قلعههاى آنان را بگشود و اين در سال پانصد و هشتاد قبل
از ميلاد مسيح بود، آن گاه دستور داد تمامى اسرائيليان را از دم شمشير بگذرانند و
خانهها را ويران و حتى خانه خدا را هم خراب كردند و هر علامت و نشانهاى كه از
دين در آنجا ديدند از بين بردند و هيكل را با خاك يكسان نموده، به صورت تلى خاك
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 484