نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 411
و نه از حال خلقش ناآگاه است.
در نتيجه در
آيه مورد بحث مفاد سخن يهود كه نعمت خدا را خاص خود مىدانستند به همه جهاتش
(جهاتى كه محتمل است) نفى شده، چون برخوردارى يك قوم از يك نعمت و محروميت بقيه
اقوام از آن نعمت، مثلا برخوردارى يهود از نعمت دين و قبله و محروميت ساير اقوام
از آن، يا به خاطر اين است كه اختيار فضل خدا تنها به دست خود او نيست و بلكه ممكن
است تحت تاثير غير خدا قرار بگيرد و خلاصه خواست غير خدا، با خواست خدا مزاحمت كند
و فضل او را منحصر در خود و از غير خود منع كند كه اين احتمال با برهان(إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ) نمىسازد.
و اگر به
خاطر اين است كه هر چند فضل او واسع و بيكران است و نيز هر چند اختيار فضلش به دست
خودش است و ليكن ممكن است به خاطر اينكه از احوال اقوام و آنهايى كه بايد مورد
فضلش قرار گيرند بىخبر است، قومى به فضل او برسند و اقوام ديگر محروم بمانند و
يهوديان به همين جهت كه خدا را جاهل مىدانند، به يكديگر سفارش مىكنند كه اصلا
سخن از بشارتهاى تورات مگوييد، و بگذاريد خدا هم چنان در جهل خود باقى بماند، در
نتيجه بتوانيم عليه اسلام و برگشتن قبله توطئه كنيم، اگر اين باشد با كلمه
عليم نمىسازد، چون اين كلمه خود به تنهايى برهانى است بر اينكه خدا دستخوش
جهل و بىخبرى نمىشود.
(يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ) خوب وقتى
فضل خدا به دست خود او باشد، و او به هر كس بخواهد بدهد و نيز وقتى خدا واسع و
عليم باشد، ديگر چه مانعى دارد كه فضل خود را به بعضى از بندگانش اختصاص دهد؟ چون
مالك ملك عالم، او است و او مىتواند در ملك خود هر جور كه بخواهد تصرف كند و وقتى
ممنوع التصرف در فضل خود نيست و مىتواند به هر يك از بندگان خود بدهد، ديگر واجب
نيست كه همه اقسام فضل خود را به همه و تك تك افراد بدهد، چون اگر پاى وجوب در كار
بيايد، خود نوعى سلب اختيار و ممنوعيت در تصرف مىشود، پس او مىتواند فضل خود را
به هر كس كه خواست اختصاص دهد.
خداى تعالى
گفتار در آيه مورد بحث را با جمله:(وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ
الْعَظِيمِ) ختم كرده، و اين در حقيقت به منزله تعليلى است براى همه مطالب قبل،
چون وقتى فضل خدا عظيم باشد و آن هم عظيم على الاطلاق، نه عظيم از يك جهت و دو
جهت، لازمهاش اين است كه اولا اختيار چنين فضلى به دست خودش باشد و ثانيا فضلش
واسع و تمام ناشدنى باشد، (چون آنچه تمام مىشود عظيم نيست) و ثالثا داناى به حال
بندگانش باشد. (چون صاحب فضلى كه از
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 411