نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 379
آيه شريفه مورد بحث چنين مجرايى دارد و منظور از
اينكه فرمود:(فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ
وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ...) اين است
كه اى پيامبر گراميم ايشان را دعوت كن و به ايشان پيشنهاد كن تو با نزديكانت
آنهايى كه در دعوت و علم تو شريك هستند حاضر شوى، ايشان هم با اهل و نزديكان خود
حاضر شوند و آن گاه با يكديگر مباهله كنيد، ولى اين دعوت را به مقتضاى ظاهر حال
(كه رسول خدا ص هم مانند همه مردم زن و فرزندى دارد و نصارا هم مانند همه مردم
زنان و فرزندانى دارند) تكيه داده، مىفرمايد: بگو بيائيد تا ما زنان و
مردان و فرزندان خود را و شما زنان و مردان و فرزندان خود را دعوت كنيم و آن گاه
با يكديگر مباهله نمائيم ، اين ظاهر حال است، پس اگر واقع امر بر خلاف اين
باشد يعنى در طرف رسول خدا ص، به جاى زنان يك زن و به جاى انفس دو مرد و به جاى فرزندان
دو فرزند حاضر شدند و در طرف نصاراى نجران تنها مردانى حاضر شدند بدون زن و فرزند،
كلام دروغ نيست، شاهدش هم اين است كه وقتى نصاراى نجران ديدند كه پيامبر اسلام با
يك مرد و يك زن و دو پسر مىآيد، نگفتند عمل تو با گفتارت مخالف است و تو دروغ
گفتى، و نيز به آن جناب نگفتند ما از اينكه دستور تو را مبنى بر آوردن زنان و
فرزندان عمل نكرديم عذر مىخواهيم، چون دسترسى به زنان و فرزندان خود نداشتيم و
نيز هر كس اين قصه را بشنود هيچ به ذهنش نمىرسد كه آيه شريفه با آنچه واقع شده
نمىسازد و رواياتى كه داستان را حكايت مىكند جعلى و دست خورده است.
اين را گفتيم
تا پاسخ كلام ديگر مفسر[1] مورد نظر
را هم داده باشيم كه گفته است: وفد نجران (كه شيعه مىگويد آيه در باره آنان نازل
شده) نه زنانى همراه داشتند و نه فرزندانى ...
[رد اين
توهم كه آيه مباهله ناظر بر اجتماع و ملاعنه دو رفيق اهل حق و اهل باطل مىباشد]
4- اينكه
گفته: نهايت چيزى كه از آيه استفاده مىشود اين است كه خداى تعالى به رسول گرامى
خود دستور داده كسانى را كه از اهل كتاب در مورد عيسى ع بگو مگو و جدال مىكنند
دعوت كند به اينكه با زنان و مردان و اطفال خود و مؤمنين هم مردان و زنان و
اطفالشان يك جا جمع شوند و با ابتهال و تضرع از درگاه خدا بخواهند كه از ميان دو
طايفه آن طايفهاى را كه در باره عيسى ع دروغ مىگويد لعنت و از رحمت خود دور
سازد- تا آنجا كه مىگويد- آن كيست كه ايمان به خدا داشته باشد و راضى شود چنين دو
جمعيتى را از اهل حق و اهل باطل يك جا جمع نموده، هر يك براى طلب لعنت و دورى طرف
ديگر از رحمت خدا متوجه درگاه خدا شوند، چه جسارتى و چه استهزايى به قدرت خدا و
عظمت او