responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 347

شنيدن امرى قلبى است.

[تشخيص القاءات رحمانى از شيطانى مستند به تاييد الهى است و خارج از معيارهاى معمولى تشخيص است‌]

و اما تشخيص و علم محدث به اينكه آنچه مى‌شنود گفتار فرشته است نه القائات شيطانى، امرى است كه خارج از معيارهاى معمولى تشخيص است، بلكه با تاييدى از ناحيه خداى سبحان و تسديد او است، هم چنان كه مضمون روايت محمد بن مسلم كه گذشت آن را تاييد مى‌كند، چون در آن روايت آمده بود: خداى تعالى سكينت و آرامشى به او مى‌دهد كه با آن فرشته را از غير فرشته تشخيص مى‌دهد و توضيحش اين است كه القاى شيطانى دو جور تصور مى‌شود: يكى اينكه اين القا مطلبى باطل و به همان صورت باطلش باشد، كه معلوم است انسان مؤمن به خوبى آن را تشخيص مى‌دهد كه سخن ملائكه مكرمين نمى‌تواند باشد، ملائكه‌اى كه خداى تعالى در معرفتشان فرموده:(لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ)[1]، و يا باطل در صورت حق است و معلوم است كه باطل لوازمى كه دارد نيز باطل است، در اينجا نور الهى كه همواره ملازم بنده مؤمن خدا است، حال آن باطل را براى مؤمن روشن مى‌سازد كه آيه شريفه:

(أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ)[2]، بيانگر اين نور است، ولى در عين حال نزعه شيطان و وسوسه او بى‌اضطراب هم نيست و قلب را دچار تزلزل مى‌سازد، هم چنان كه ياد خدا و سخن او از وقار و سكينت و اطمينان خاطر خالى نيست، هم چنان كه قرآن كريم در باره اضطراب آوردن وسوسه شيطان مى‌فرمايد:(ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ)[3] و در باره ياد خدا و ذكر او مى‌فرمايد:(أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)[4] و نيز در باره اولى فرموده:

(إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ‌) [5].

پس سكينت و طمانينه در هنگام ملهم شدن انسان به يك الهام، حال چه اينكه به صورت سخنى باشد كه گويا كسى به گوش انسان مى‌خواند و يا قلبى باشد كه به دل خطور كند، خود دليل بر اين است كه آن سخن و اين خطور القائات رحمانى است نه شيطانى، هم چنان كه اضطراب و قلق در هنگام ملهم شدن آدمى به آن قسم الهام، دليل است بر اينكه القاء


[1] خدا را در آنچه دستورشان بدهد نافرمانى نمى‌كنند.

[2] آيا كسى كه مرده بود، ما او را زنده كرديم و برايش نورى قرار داديم كه با آن نور در بين مردم آمد و شد مى‌كند مثل ديگران است؟ سوره انعام، آيه 122 .

[3]( با شمايم) اين شيطان است كه اولياى خود را مى‌ترساند. سوره آل عمران، آيه 175 .

[4] آگاه باش كه ياد خدا دلها را اطمينان مى‌دهد. سوره رعد، آيه 28 .

[5] كسانى كه در صدد حفظ خود هستند، وقتى شيطانها اطراف دلش را احاطه مى‌كنند، به ياد خدا مى‌افتند و ناگهان بصيرت خود را در مى‌يابند. سوره اعراف، آيه 201 .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 347
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست