responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 213

تكوينى عالم را توصيف مى‌كند، هم چنان كه آيه شريفه:(تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ ...) تصرف او در ملك اعتبارى و قراردادى و توابع آن را توصيف مى‌كند.

[چهار مقابله لطيف در دو آيه شريفه‌]

و در هر يك از دو آيه، چهار جور تصرف بطور مقابله قرار گرفته، در اولى دادن و گرفتن ملك آمده، و در مقابلش در آيه دومى داخل كردن شب در روز و روز در شب ذكر شده و در اولى مساله دادن و گرفتن عزت آمده، و در مقابل در آيه دومى بيرون كردن مرده از زنده و زنده از مرده ذكر شده و اين از عجايب لطافت و از لطايف تناسب است كه بر كسى پوشيده نيست، براى اينكه دادن ملك خود نوعى مسلط كردن بعضى از مردم است بر بقيه مردم، به اينكه مقدارى بيشتر آزادشان بگذارد، و در نتيجه آزادى بقيه افراد را به همان مقدار محدود كند، و آزادى غريزى آنان را از بين ببرد.

هم چنان كه ادخال شب در روز مسلط كردن شب بر روز است، تا شب مقدارى از ساعات روز را جزء خودش كند، و در نتيجه مقدارى از چيزهايى كه روز آن را آشكار مى‌كرد، از بين ببرد، و گرفتن ملك عكس اين معنا است، و همچنين دادن عزت نوعى زنده كردن است، زيرا كسى كه اسم و رسمى و در نتيجه عزتى نداشته اثر زندگيش هم پيدا نبوده، وقتى عزت يافت شهرتى پيدا مى‌كند و اثر وجوديش هويدا مى‌شود، و اين خود نظير بيرون آوردن زنده از مرده است، هم چنان كه ذلت نظير پديد آوردن مرده از زنده است، پس در عزت نوعى حيات، و در ذلت نوعى ممات هست.

البته وجهى ديگر در آيه هست و آن اين است كه خداى تعالى در كلام خود در آيه:

(فَمَحَوْنا آيَةَ اللَّيْلِ وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً)[1] روز را بيناگر خوانده، و يكى از مظاهر اين اثبات و محو در مجتمع انسانى ظهور ملك و سلطنت و زوال آن است.

و نيز علم و قدرت را از آثار حيات دانسته و جهل و عجز را از آثار مرگ جامعه شمرده است، و فرموده:(أَمْواتٌ غَيْرُ أَحْياءٍ وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ)[2].

و همچنين عزت را خاص خدا و رسول او و مؤمنين دانسته است، و در اين باره فرموده:

(وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ)[3] بنا بر اين در مجتمع انسانى عزت مظهر حيات و ذلت مظهر مرگ است، و بدين جهت است كه در مقابل مساله دادن و گرفتن ملك و عزت (در آيه اول) مساله داخل كردن شب در روز و روز در شب بيرون كردن زنده از مرده و


[1] بعد از آن كه آيت شب را محو كرديم آيت روز را بيناگر ساختيم( سوره اسراء آيه 12).

[2] اينان مردگان بى‌جانند، و نمى‌فهمند كه چه وقت مبعوث مى‌شوند.( سوره نحل آيه 21).

[3] عزت خاص خدا و رسول او و مؤمنين است.( سوره منافقون آيه 8).

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 213
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست