نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 185
نسبت به لذات ساير شهوات بدنى بزرگترين لذت است و
اما غير اين سنخ لذات، خارج از مورد كلام آن حضرت است و شامل لذت بردن آدمى از
نعمت هستى خود، و يا لذتى كه يكى از اولياى خدا از تقرب به خدا، و مشاهده آيات
كبراى او، و لطائف رضوان او و اكرام او، و ساير لذائذى از اين قبيل، نمىشود، براهين
علمى هم قائم است بر اينكه عظيمترين لذائذ، لذت هر موجودى است از وجود خودش، و
براهين علمى ديگرى اقامه شده است بر اينكه: التذاذ هر موجودى به وجود
پروردگارش، عظيمتر است از التذاذى كه از هستى خود مىبرد .
و در اين
ميان روايات ديگرى هست كه دلالت دارد بر اينكه التذاذ بنده از حضور و قرب خدا، در
نظرش از هر لذت ديگرى بزرگتر است.
در كتاب
كافى[1] از امام
باقر (ع) نقل كرده كه فرمود: على بن الحسين (ع) مىفرمود: يك آيه از قرآن، كشته
شدن و سرعت مرگ در ما (اهل بيت) را برايم گوارا مىسازد و آن آيه:(أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها)[2] است، كه مراد از نقص
اطراف، مرگ علما است، و از آن برمىآيد كه خداى تعالى هر وقت نظرى به زمين بيفكند،
اهل دنيا و مادهپرستان را با مرگ علما عذاب، و علما را با بردن به درگاه خود به
عاليترين لذات متنعم مىسازد، و به زودى رواياتى در موارد مناسب در طول اين كتاب
از نظر خواننده خواهد گذشت.
در مجمع
البيان در ذيل جمله:(الْقَناطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ) از امام
باقر و امام صادق (ع) روايت آورده كه فرمودند كلمه قنطار به
معناى پوستى از گاو است كه پر از طلا كرده باشند [3].
و در تفسير
قمى از امام (ع) نقل كرده كه فرمود: منظور از (خيل مسومه) اسبان چريده چاق
است [4].
در كتاب
فقيه[5] و كتاب
خصال[6] از امام
صادق (ع) روايت آوردهاند كه فرمود هر كس در نماز و ترش كه آخرين ركعت نماز شب
است، هفتاد بار در حال ايستاده