نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 165
باشد و همه را به طور مساوى دوست بدارد، و همه
برايش هدف اصلى باشند.
و اما لذائذى
از قبيل جاه و مقام و صدارت، همه امور و همى هستند كه به قصد ثانوى مورد علاقه قرار
مىگيرند، و التذاذ به آنها، التذاذ شهوانى شمرده نمىشود، بلكه التذاذى است و همى
و خيالى، از اين گذشته اگر آيه شريفه نامى از اينگونه لذائذ نبرده براى اين است كه
در مقام شمردن تمامى شهوات نبوده است.
از اينجا اين
نظريه تاييد مىشود همانطور كه قبلا هم اشاره بدان شد كه مراد از حب شهوات، علاقه
معمولى نيست، پس دلدادگى و مرحله شديد حب است، (كه خود نوعى جنون است و به همين
جهت به شيطان نسبت داده شده)، و اگر مراد، اصل علاقمندى كه امرى است فطرى، مىبود
به شيطان نسبتش نمىداد، چون علاقه معمولى و فطرى را خداوند در دل همه نهاده است.
(ذلِكَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا ...) يعنى اين شهواتى كه
شمرديم امورى است كه در زندگى دنيا (يعنى نزديكترين زندگى براى انسان نسبت به جهان
آخرت) وسيله اقامه حيات است، و زندگى دنيا (نزديكتر) و همچنين متاع و وسيله اقامه
آن امرى است فانى، و از بين رفتنى، نه خود دنيا مىماند، و نه متاع آن، نه آن عاقبتى
باقى و صالح دارد و نه اين، آن زندگى كه بقا دارد و شايسته است كه آن را زندگى
بناميم، زندگى آخرت است كه نزد خدا است،(وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ
الْمَآبِ).
[لذائذ و
نعمتهاى دنيا و آخرت هم هست با اين تفاوت كه نعمتهاى آخرت خالى از قبح و فساد
است]
اين آيه
شريفه در مقام بيان جمله:(وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ
الْمَآبِ) است و به جاى شهواتى كه در آيه قبل شمرد، در اينجا يك چيز را مقابل
آنها قرار داده، و آن كلمه خير است، و اين بدان جهت است كه نعمتهاى
آخرتى همه خوبىها را دارد، هم باقى است و هم اينكه زيبايى و لذتش حقيقى است، هم
بطلان در آن راه ندارد، امورى است هم جنس شهوات دنيا (اگر در دنيا همسرانند در
آخرت هم حوران بهشتى هستند، و اگر در دنيا اموال و اولاد و خوردنىها هست آنجا هم
غلمان و باغها و اقسام ميوهها هست مترجم ).
خلاصه خواص
آنچه در دنيا هست در آخرت هم هست، با اين تفاوت كه نعمتهاى آخرت خالى از قبح و
فساد است، و آدمى را از آنچه برايش بهتر و واجبتر است، باز نمىدارد.
در اين آيه
با اينكه نام بهشت را برد (و بهشت مشتمل بر همه لذائذ هست) و در عين حال نام ازواج
مطهره را اختصاص به ذكر داد، براى اين كه مساله هم خوابى و جماع در نظر انسان
لذيذترين لذائذ حسى است، و باز به همين جهت است كه در آيه قبلى نام زنان را جلوتر
از بنين
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 165