نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 139
(إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ
تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً) وقتى گفته
مىشود: أغنى عنه ماله من فلان ، معنايش اين است كه مالى كه در دست
دارد او را از فلانى بىنياز كرده، ديگر احتياجى به او ندارد.
آدمى در آغاز
خلقتش و از همان روزهايى كه پشت و روى دست خود را تشخيص مىدهد خود را محتاج
موجودات خارج از وجود خود احساس مىكند.
اين اولين
علم فطرى انسان است به اينكه: محتاج صانع مدبرى است كه پديدش آورده و امورش را
تدبير مىكند، ليكن وقتى كمى بزرگتر شد، و خود را در وسط اسباب زندگى محصور ديد،
ابتدايىترين حاجتى را كه احساس مىكند احتياج به كمال بدنى، و رشد خويش است.
احساس مىكند كه براى بقا و رشد بدنيش نيازمند به غذا و فرزند است و ساير كمالات
حيوانى را در مرحله بعد مىشناسد و نفسش او را به آنها واقف مىسازد، و آن كمالات
عبارت است از چيزهايى كه خيال، آنها را در نظرش كمال معرفى مىكند، در حالى كه
كمال نيست، مانند: زخارف و ثروتهاى دنيا، لباس زيبا، خانه زيبا، زن زيبا، و ...
در اين هنگام
است كه طلب غذا مبدل به طلب مال مىشود، چون به خيال او مال مشكلگشاى
همه گرفتاريهاى زندگى است، زيرا عادتا و غالبا به وسيله مال مشكلات حل مىشود، در
نتيجه همين انسانى كه ضامن سعادت خود را غذا و فرزند مىدانست، حالا اين ضمانت را
در مال و اولاد مىداند، و تدريجا دل بر خواستههاى نفسانى مىبندد، و همه هم و غم
خود را صرف در اسباب مىكند، و در آخر، قلبش به كلى تسليم اسباب مىشود، و آنها را
مستقل در سببيت مىپندارد، كه معلوم است وقتى چنين باورى در دل آمد ياد خدا از دل
بيرون مىرود، و همين جهل باعث هلاكت او مىگردد، چرا كه اين جهل روى آيات خدا را
مىپوشاند و صاحبش كافر و منكر آيات خدا شده، امر بر او مشتبه مىشود؟ چون رب واقعى
او، خدايى است كه بجز او معبودى نيست، خدايى كه حى و قيوم است، و موجودات در هيچ
حالى از او بىنياز نيستند. و هيچ چيزى او را از خدا بىنياز نمىكند، ولى او رب
خود را مال و اولاد مىداند.
[وجه مقدم
ساختن اموال بر اولاد در آيه شريفه]
با اين بيان
روشن گرديد كه چرا در آيه مورد بحث اموال را جلوتر از اولاد ذكر كرد، چون گفتيم
اعتماد و دلبستگى آدمى به مال كه ريشهاش احتياج به غذا است قبل از دلبستگى به
اولاد است، و يك انسان مدتها احتياج به غذا را احساس مىكند، و آن را مىشناسد، در
حالى كه از احتياجش به اولاد بىخبر است، هر چند كه گاهى علاقه او به اولاد، شدت
يافته و مال را فداى اولاد مىكند.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 139