نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 590
(فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعاً)
كلمه اثرن جمع مؤنث غايب از فعل ماضى و از مصدر اثاره است
كه به معناى انگيختن گرد و غبار و امثال آن است، و كلمه نقع به معناى
غبار است.
و
معناى آيه اين است كه: سوگند به هجوم كنندگان در صبح، كه با اغاره به دشمن و دست و
پاچه كردن آنان گرد و غبار برمىانگيزند.
بعضى[1]
از مفسرين در پاسخ از اين اشكال كه چرا در اين سوره، فعل (أثرن) عطف بر اسم فاعل
(مغيرات) شده، با اينكه اسم فاعل صفت است، و فعل عطف به صفت نمىشود؟
گفته:
هيچ عيبى ندارد، چون اسم فاعل مذكور به معناى فعل است و كانه فرموده: اقسم
باللاتى عدون فاورين فاغرن فاثرن (سوگند به سوارگانى كه نفسزنان مىدوند، و
جرقه از نعل اسبانشان مىجهد، پس غارت مىبرند و غبار مىانگيزند).
(فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً) كلمه وسط كه مصدر
فعل وسطن است، به معناى توسط- در وسط قرار گرفتن- است، و ضمير
به به صبح بر مىگردد، و حرف باء به معناى حرف فى
است، كه در اين صورت معنا چنين مىشود: پس در وقت صبح در وسط جمع قرار
گرفتند . ممكن هم هست ضمير به كلمه نقع برگردد، و حرف
با براى ملابسه باشد، كه در اين صورت معنا چنين مىشود: پس در هنگام
صبح دسته جمعى در وسط غبار قرار گرفتند .
بعضى[2]
گفتهاند: منظور در وسط قرار گرفتن شتران در جمع منى است.
ولى
خواننده محترم توجه دارد كه حمل كردن آيات پنجگانه، با اينكه تك تك مفردات آن ظهور
در سواركاران دارد، بر شتران حاجيان كه از مشعر به منى كوچ مىكنند حملى است
بىاندازه خلاف ظاهر.
پس
متعين آن است كه آيات را حمل بر جنگندگان اسلام كنيم، و سياق آيات مخصوصا جمله(فَالْمُغِيراتِ صُبْحاً)، و جمله(فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً) مىرساند كه منظور همان جنگندگان
است، كه خداى تعالى در اين آيات به آنان سوگند ياد كرده، و حرف فاء در
آيات چهارگانه دلالت دارد بر اينكه مضمون آنها مترتب بر همين سوگند است.
[دو
خصلت بنى آدم: كنود بودن و حب مال]
(إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ) كلمه
كنود به معناى كفرانگر است و اين آيه مانند آيه شريفه