نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 494
و در اصول
كافى به سند خود از حمزة بن محمد از امام صادق (ع) روايت كرده كه از آن جناب
پرسيدم: معناى(وَ
هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ)
چيست؟ فرمود: راه خير و راه شر[1].
مؤلف:
در الدر المنثور هم اين معنا به چند طريق از على (ع) و انس و ابى امامه و ديگران
از رسول خدا 6 نقل شده[2]. و قمى
هم آن را در تفسير خود آورده، اما بدون سند و بدون ذكر امام[3].
و
در كافى به سند خود از جعفر بن خلاد روايت كرده كه گفت: امام ابو الحسن رضا (ع) را
رسم چنين بود كه وقتى غذا مىخورد ظرفى در كنار سفرهاش مىگذاشت، و نخست از
بهترين طعامى كه برايش آورده بودند بر مىداشت و در آن ظرف مىگذاشت، آن گاه دستور
مىداد آن را به مسكينان بدهند، بعد اين آيه را مىخواند: فلا اقتحم العقبة .
و
سپس مىفرمود: خداى عز و جل مىدانست كه همه مردم قادر بر بنده آزاد كردن نيستند،
و لذا راه ديگرى به سوى بهشت برايشان باز كرد، و آن اطعام مسكين است[4].
و
در مجمع البيان روايتى رسيده كه اوائل سندش ذكر نشده، و آخر سندش براء بن عازب است
كه گفته: مردى عرب نزد رسول خدا 6 شد و عرضه داشت: يا رسول اللَّه مرا علمى
بياموز كه داخل بهشتم كند. فرمود: اگر من كمتر سخن گفتم و منبر را زود ختم كردم تو
در عوض مساله خود را پرسيدى، يا بندهاى را آزاد كن و يا رقبهاى را فك كن. عرضه
داشت: مگر اين دو يكى نيستند؟ فرمود: نه، عتق رقبه اين است كه انسان همه بهاى آن
را خودش به تنهايى بپردازد، و فك رقبه اين است كه ديگرى را در پرداختن بهايش كمك
كند. و سوم آشتى كردن با كسى كه از ارحام است و به تو ستم كرده.
و
اگر اين هم نشد گرسنهاى را سير و تشنهاى را سيراب كنى، امر به معروف و نهى از منكر
كنى، اگر اين را هم نتوانستى زبانت را باز بدارى مگر از خير[5].
و
در تفسير قمى در ذيل آيه(أَوْ مِسْكِيناً ذا
مَتْرَبَةٍ) مىگويد: يعنى مسكينى كه جامه خوابى ندارد كه او را از آلودگى به
خاك نگه بدارد[6].