نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 420
(وَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا يُقْضى عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا
وَ لا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذابِها)[1].
و
او قادر است بر اينكه آنچه به سبب عذاب، فاسد شده به حالت اولش برگرداند، تا مجرم
هم چنان عذاب را بچشد، بدون اينكه لحظهاى در بين دو عذاب استراحت داشته باشد، هم
چنان كه فرمود:(إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِنا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ
ناراً كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَها لِيَذُوقُوا
الْعَذابَ)[2]،
با اين بيان چند نكته روشن مىگردد:
اول
اينكه: سياق آيه مىفهماند كه جمله(إِنَّهُ هُوَ ...) در
مقام افاده قصر است، يعنى مىخواهد بفهماند ايجاد بدون ابزار و مصالح موجودات، و
نيز اعاده آنها تنها و تنها كار خداى سبحان است، چون در صنع و ايجاد، هيچ كس ديگرى
دخالت ندارد.
دوم
اينكه: حدود هر چيزى به دست خداى تعالى است، اگر بخواهد محدود نمىكند، و اگر بخواهد
حد چيزى را به حدى ديگر مبدل مىسازد، پس اوست كه عذابها و شكنجههاى دنيا را به
مرگ محدود كرده، و او مىتواند در آخرت اين حد را بردارد، و معذب، در دوزخ الى
الابد شكنجه ببيند، و هر چه آرزوى مرگ كند بدان نرسد.
سوم
اينكه: مراد از شدت بطش (با در نظر گرفتن اينكه گفتيم بطش عبارت است از گرفتن به
شدت)، اين است كه هيچ كس نمىتواند بطش او را جلوگيرى كند، و كسى نيست كه حكم او
را رد نمايد،- حال هر حكمى كه رانده باشد- مگر آنكه حكم ديگرى از او، جلو حكم اولش
را بگيرد.
(وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ) يعنى او كثير المغفرة و كثير المودة
است، و اين دو صفت ناظر به وعدهاى است كه قبلا به مؤمنين داده بود، هم چنان كه
صفت شديد البطش ناظر به وعيدى بود كه به كفار داده بود.
(ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ) منظور از
كلمه عرش كه در لغت به معناى تخت سلطنت است، مقام مالكيت خداى تعالى،
و كنايه است از اينكه او هر تصرفى كه بخواهد مىتواند در مملكتش كه سراپاى
[1] و كسانى كه كافر شدند آتش جهنم بهرهشان است، و در جهنم
نخواهند مرد، و عذاب آن برايشان سبك نخواهد شد. سوره فاطر، آيه 26.
[2] به درستى آنها كه به آيات ما كافر شدند بزودى ايشان را در
آتش مىسوزانيم، كه هر بار پوست بدن آنان سوخته شود پوستهاى ديگرى به ايشان
مىدهيم، تا عذاب را بدون وقفه بچشند. سوره نساء، آيه 56.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 420