نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 405
راستشان
مىدهند.
ليكن
اين توجيه درست نيست، زيرا ظاهر آيات (اگر نگوييم صريح آن) اين است كه: داخل آتش و
يا بهشت شدن نتيجهاى است كه بر داورى دستگاه الهى مترتب مىشود، و داورى نتيجه
حساب است كه برداشتن نامه عمل مترتب مىشود، تا چندى كه نامههاى اعمال را به دست
صاحبانش ندادهاند حساب معنا ندارد، و تا حساب تمام نشود داورى معنا ندارد، و تا
داورى نشود داخل بهشت و يا دوزخ شدن معنا ندارد.
بعضى[1]
ديگر احتمال دادهاند نامه اعمال اهل كبائر از مؤمنين را به دست چپ آنان بدهند، و از
پشت سر دادن مخصوص كفار باشد كه آيات هم همين را افاده مىكند.
اين
وجه نيز درست به نظر نمىرسد، براى اينكه آياتى كه راجع به اصحاب شمال سخن
مىگويد:- مانند آيات سوره واقعه و الحاقة و تا حدودى سوره اسراء- اين خصيصه را
مختص به كفار دانسته، و از مجموع آياتى كه در اين باب هست استفاده مىشود كسانى كه
نامه اعمالشان به دست چپشان داده مىشود، همانهايند كه نامههايشان از پشت سر داده
مىشود، پس اين وجه هم اشكال را برطرف نمىكند.
بعضى[2]
ديگر گفتهاند: ممكن است گنهكاران هم نامههايشان به دست راستشان داده شود، و
خلاصه اصحاب يمين دو طايفه باشند، يكى بى گناهان، و يكى گنهكاران، آن گاه خصوصيتى
را كه در جمله(فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً)
براى آنان آورده مختص به بى گناهان باشد، و هر دو طايفه را با صفت يك طايفه توصيف
كرده باشد.
اين
وجه نيز درست نيست، براى اينكه هر چند توصيف كل به صفت بعض مجازا در بعضى موارد
جايز است، ليكن مقام آيات كه مقام جداسازى سعدا از اشقيا و مشخص كردن پاداش و كيفر
هر يك از آن دو است، اجازه چنين مجازگويى را نمىدهد، پس هيچ مجوزى نيست كه جمعى
از اهل عذاب را داخل در اهل بهشت كند.
علاوه
بر اين جمله(فَسَوْفَ يُحاسَبُ ...) وعده جميلى
است كه معنا ندارد وعده خدا شامل غير مستحقين هم بشود، هر چند بطور مجاز و به ظاهر
كلام.
بله
ممكن است صاحبان اين توجيه را كمك كنيم، و بگوييم يسر و
عسر دو معناى نسبى است، و بر اين حساب مىتوان گفت حساب گنهكاران هم آسان است،
چون