responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 345

معناى‌(قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ) فرمود: يعنى انسان لعنت شده است‌[1].

و در تفسير قمى در ذيل آيه‌(ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ) آمده كه خداوند راه خير را براى بشر آسان كرده است‌[2].

مؤلف: مراد از اين حديث اين است كه: خداى تعالى انسان را در عملش مختار كرده، بطورى كه راه سعادت و رسيدن به كمالش را آسان ساخته، همان كمالى كه براى رسيدن به آن آفريده شده. پس اين خبر با آن معنايى كه ما در تفسير آيه آورديم منطبق است.

و نيز در معناى كلمه و قضبا در همان كتاب آمده كه قضب به معناى قت است (گياهى است كه حيوانات علفخوار آن را مى‌چرند)[3].

و نيز در معناى جمله‌(وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا) فرموده: أب به معناى علف خشكى است كه علفخواران مى‌خورند[4].

و در الدر المنثور است كه ابو عبيد در كتاب فضائل خود از ابراهيم تيمى روايت كرده كه گفت: شخصى از ابو بكر صديق پرسيد: و أبا يعنى چه؟ در پاسخ گفت به زير كدام آسمان و روى كدام زمين پناهنده شوم، وقتى در باره كتاب خدا چيزى بگويم كه نمى‌دانم‌[5].

و نيز در همان كتاب آمده كه سعيد بن منصور، ابن جرير، ابن سعد، عبد بن حميد، ابن منذر، ابن مردويه، بيهقى (در كتاب شعب الايمان)، خطيب و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته)، از انس روايت كرده‌اند كه روزى عمر آيات‌(فَأَنْبَتْنا فِيها حَبًّا وَ عِنَباً وَ قَضْباً) را تا كلمه و أبا قرائت كرد، آن گاه گفت: همه اينها را مى‌شناسيم، اما بايد ديد كلمه أب به چه معنا است، آن گاه چوب دستى‌اى كه در دست داشت از دست انداخت و گفت: عمر بيهوده خودت را به اين در و آن در نزن، اگر تو معناى كلمه اب را ندانى چه گناهى دارى، اى مردم برويد به دنبال كسى كه از خود قرآن شما را به معناى آن هدايت كند، آن گاه عمل كنيد، و وقتى چيزى از كتاب خدا را نفهميديد آن را به پروردگار كتاب واگذاريد[6].

و نيز در آن كتاب آمده كه عبد بن حميد، از عبد الرحمن بن يزيد روايت كرده كه گفت: مردى از عمر پرسيد: معناى كلمه و أبا چيست؟ همين كه ديد حضار مجلس به دادن جواب پرداختند، شلاق خود را گرفته به آنان حمله‌ور شد[7].


[1] احتجاج، ج 1، ص 372.

[2] تفسير قمى، ج 2، ص 405.

[3] ( 3 و 4) تفسير قمى، ج 2، ص 406.

[4] ( 3 و 4) تفسير قمى، ج 2، ص 406.

[5] ( 5 و 6 و 7) الدر المنثور، ج 6، ص 317.

[6] ( 5 و 6 و 7) الدر المنثور، ج 6، ص 317.

[7] ( 5 و 6 و 7) الدر المنثور، ج 6، ص 317.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 345
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست