نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 314
سوگند(وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى وَ
النَّهارِ إِذا تَجَلَّى)
و(وَ النَّجْمِ إِذا
هَوى) و نظائر آن چه
معنا دارد؟
فرمود:
خداى تعالى مىتواند به هر يك از مخلوقاتش كه بخواهد سوگند ياد كند ولى خلق او جز
به خود او نمىتوانند سوگند بخورند[1].
مؤلف:
روايتى در همين معنا از كافى از محمد بن مسلم از امام باقر (ع) در تفسير اول سوره
نجم گذشت[2].
و
در الدر المنثور است كه سعيد بن منصور، و ابن منذر، از على (ع) روايت كردهاند كه
در تفسير آيه(وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً) فرموده:
نازعات ملائكه هستند كه ارواح كفار را از بدنهايشان به شدت مىكنند، و ناشطات نيز
ملائكه هستند كه ارواح كفار را تا ما بين ناخنها و پوست جذب نموده، سپس بيرون
مىكشند، و سابحات نيز ملائكهاند كه ارواح مؤمنين را در بين آسمان و زمين شناور
مىسازند، و سابقات نيز ملائكهاند، كه بعضى براى بردن روح مؤمن بسوى خدا از بعضى
ديگر سبقت مىگيرند، و مدبرات هم ملائكهاند، كه امور بندگان را از اين سال تا سال
ديگر تدبير مىكنند[3].
مؤلف:
بنا بر اينكه روايت صحيح باشد بايد آن را حمل كنيم بر اينكه امام خواستهاند بعضى
از مصاديق اين عناوين را ذكر كنند، و اينكه فرمود: ارواح كفار را تا ما بين
ناخنها و پوست جذب نموده، سپس بيرون مىكشند نوعى از تمثيل است، كه شدت
عذاب را مىرساند.
و
نيز در همان كتاب آمده كه ابن ابى حاتم از على بن ابى طالب (ع) روايت كرده كه ابن
الكوا از آن جناب از آيه(فَالْمُدَبِّراتِ
أَمْراً) پرسيد، فرمود: ملائكهاند، كه ذكر رحمان و امر او را تدبير مىكنند[4].
و
در تفسير قمى در ذيل آيه(يَوْمَ تَرْجُفُ
الرَّاجِفَةُ تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ) آمده كه
امام فرمود:
يعنى
زمين زير پاى اهلش شكافته مىشود، و رادفه به معناى صيحه است[5].
و
نيز در همان كتاب در ذيل آيه(أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ
فِي الْحافِرَةِ) آمده كه امام در معناى آن فرمود: قريش
مىپرسيدند آيا بعد از مرگ دوباره بر مىگرديم؟[6].