نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 283
بارهاش
فرموده:(أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ)[1]، كه از نظر شرافت در ماهيت و از نظر مرتبت و قوت
اثرش شريفتر و قوىتر از روحى است كه در همه انسانهاى زنده است، به شهادت اينكه
در آيه زير كه در معناى آيه سوره مجادله است مىفرمايد:(أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً
فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ
مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها)[2].
ملاحظه
مىكنيد كه در اين آيه مؤمن را زنده به حياتى داراى نور دانسته، و كافر را با
اينكه جان دارد مرده و فاقد آن نور مىداند، پس معلوم مىشود مؤمن روحى دارد كه
كافر آن را ندارد، و روح مؤمن اثرى دارد كه در روح كافر نيست.
از
اينجا معلوم مىشود روح مراتب مختلفى دارد، يك مرحله از روح آن مرحلهاى است كه در
گياهان سبز هست، و اثرش اين است كه گياه و درخت را رشد مىدهد، و آيات داله بر
اينكه زمين مرده بود، و ما آن را زنده كرديم در باره اين روح سخن مىگويد.
مرحلهاى
ديگر از روح آن روحى است كه به وسيله آن انبيا تاييد مىشوند، و جمله(وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ)[3] از
آن خبر مىدهد، و سياق آيات دلالت دارد بر اينكه اين روح شريفتر است و مرتبهاى
عالىتر از روح انسان دارد.
و
اما آيه(يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ
عِبادِهِ لِيُنْذِرَ يَوْمَ التَّلاقِ)[4]، و
آيه(وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ
أَمْرِنا)[5]،
هم مىتواند با روح ايمان تطبيق شود، و هم با روح القدس. و خدا داناتر است.
اين
را هم يادآورى كنيم كه ما در تفسير هر يك از اين آيات كريمه مطالبى در باره روح
گذرانديم كه به درد اينجا مىخورد.
[1] آنها كسانى هستند كه خدا ايمان را بر صفحه قلوبشان نوشته و
با روحى از ناحيه خودش ايشان را تقويت فرموده. سوره مجادله، آيه 22.
[2] آيا كسى كه مرده بود، و ما او را زنده كرديم، و برايش نورى
قرار داديم، كه با آن در بين مردم راه مىرود، در مثل، مثل كسى است كه در ظلمتهاى
بسيار قرار گرفته، و خارج شدن از آن برايش نيست؟. سوره انعام، آيه 122.