responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 188

نمودم، فرمود: نفرين خداى تعالى است، مى‌فرمايد از خير دنيا دور باشى، و از خير آخرت دور باشى‌[1].

مؤلف: ممكن است اين روايت را به همان معنايى كه ما براى دو آيه كرديم ارجاع داد، هم چنان كه ممكن است به بعضى از وجوهى كه ديگران گفته‌اند ارجاع داد.

و در مجمع البيان است كه در روايت آمده: روزى رسول خدا 6 دست ابو جهل را گرفت و به او فرمود:(أَوْلى‌ لَكَ فَأَوْلى‌ ثُمَّ أَوْلى‌ لَكَ فَأَوْلى‌) ابو جهل پرسيد: به چه چيز تهديدم مى‌كنى؟ نه تو مى‌توانى به من كارى كنى و نه پروردگارت، من عزيزترين فرد اين سرزمينم. به دنبال گفتار او خداى تعالى همان كلام رسول خدا 6 را نازل كرد[2].

مؤلف: در اين معنا صاحب الدر المنثور از عده‌اى از راويان از قتاده روايتى آورده، و در آن آمده كه رسول خدا 6 خودش اين جريان را براى ما نقل كرد[3].

و در تفسير قمى در ذيل آيه‌(أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدىً) آمده كه امام فرمود:

يعنى آيا انسان گمان مى‌كند به حسابش نمى‌رسند و عذاب نمى‌شود و از او بازخواست نمى‌كنند؟[4].

و در علل به سند خود از مسعدة بن زياد روايت آورده كه گفت: مردى به امام صادق عرض كرد: يا ابا عبد اللَّه (من معتقدم) كه خلقت عالم تعجب انگيز است. فرمود: اين چه حرفى است كه مى‌گويى؟ عرضه داشت: آخر خلقتى كه آخرش فنا است شگفت‌انگيز نيست؟ فرمود: اى برادر زاده، ما براى فنا خلق نشده‌ايم، بلكه باقى هستيم، و چگونه فانى مى‌شود بهشتى كه فساد نمى‌پذيرد و دوزخى كه خاموشى ندارد؟ پس مرگ را فنا مخوان، بلكه بگو از خانه‌اى به خانه‌اى ديگر متحول مى‌شويم‌[5].

و در مجمع البيان مى‌گويد: در حديث منقول از براء بن عازب آمده كه گفت: وقتى آيه‌(أَ لَيْسَ ذلِكَ بِقادِرٍ عَلى‌ أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتى‌) نازل شد، رسول خدا 6 عرضه داشت: سبحانك اللهم، بله تو قادرى كه مردگان را زنده كنى. و اين مضمون از امام‌


[1] عيون، ج 2، ص 39.

[2] مجمع البيان، ج 10، ص 401.

[3] الدر المنثور، ج 6، ص 296.

[4] تفسير قمى، ج 2، ص 397.

[5] علل الشرائع، ص 11، ح 5، چاپ نجف.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 188
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست