نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 132
و بر كافران
روزى ناهموار است (10).
مرا
با آن كسى كه در خلقتش از كسى كمك نگرفتم واگذار (11).
همان
كسى كه براى او اموالى عريض و طويل قرار دادم (12).
و
فرزندانى كه همه برايش ماندهاند (13).
و
همه وسائل را برايش فراهم و منظم كردم (14).
و
او تازه از من طمع دارد كه بيشترش دهم (15).
ولى
نه، بيشتر كه نمىدهم هيچ، بلكه به زودى از هر سو دچار گرفتاريش مىكنم، چون او
نسبت به آيات ما عناد ورزيد (16).
به
زودى او را مجبور مىكنم كه از قله زندگى بالا رود (سپس او را به زير مىافكنم)
(17).
(وقتى
همفكرانش در باره قرآن از او داورى خواستند) فكرى كرد و اندازهاى گرفت (18).
مرگ
بر او باد با آن اندازهاى كه گرفت (19).
و
باز هم مرگ بر او باد با آن اندازهگيريش (20).
آن
گاه نظرى كرد (21).
و
سپس چهره در هم كشيد و رويى ترش نمود (22).
پس
پشت كرد و كبر ورزيد (23).
و
در آخر گفت اين قرآن نمىتواند چيزى به جز سحرهاى قديمى باشد (24).
اين
نيست مگر سخن بشر (25).
و
من به زودى او را به دوزخ در مىآورم (26).
و
تو چه مىدانى كه دوزخ چيست (27).
نه
چيزى باقى مىگذارد و نه فردى را از قلم مىاندازد (28).
سياه
كننده بشره پوست است (29).
و
نوزده فرشته بر آن موكل است (30).
و
خازنان آتش را جز ملائكه قرار نداده و عدد آنها را جز به منظور آزمايش كفار
نياورديم تا كسانى كه اهل كتابند به يقين در آيند و آنها كه ايمان دارند با ايمان
آوردن اهل كتاب ايمانشان بيشتر شود و اهل كتاب و مؤمنين شكى برايشان باقى نماند، و
كفار و بيماردلان بگويند منظور خدا از توصيف (عدد نوزده) چيست. آرى خدا اين چنين
گمراه مىكند هر كه را بخواهد و هدايت مىكند هر كه را بخواهد و عدد جنود پروردگار
تو را كسى جز خود او نمىداند و اين جز براى تذكر بشر نيست (31).
***
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 132