نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 75
(تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها)[1] و آياتى ديگر به
ضميمه روايات متواترهاى كه اين لوازم را معتبر مىشمارد، و آيات نامبرده را تاييد
مىكند.
(وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ
النَّاسِ) كلمه تدلوا مضارع از باب افعال ادلاء است،
و ادلاء به معناى آويزان كردن دلو در چاه است براى بيرون كشيدن آب، و اين كلمه را
به عنوان كنايه در دادن رشوه به حكام تا بر طبق ميل آدمى رأى دهند استعمال مىكنند
و اين كنايهاى است لطيف كه مىفهماند مثل رشوه دهنده كه مىخواهد حكم حاكم را به
سود خود جلب كند، و با ماديات عقل و و جدان او را بدزدد، مثل كسى است كه با دلو
خود آب را از چاه بيرون مىكشد.
و كلمه
فريق به معناى يك قسمت جدا شده كنار گذاشته شده از هر چيز است، و جمله مورد
بحث عطف است بر جمله تاكلوا و بنا بر اين فعل تاكلوا
بوسيله نهى قبلى مجزوم شده و گرنه تاكلون مىشد، و ممكن است و او را
به معناى مع بگيريم، و تاكلوا را با تقدير أن
ناصبه منصوب بدانيم و بگوئيم تقدير كلام مع أن تاكلوا باشد، آن وقت
مجموع آيه كلام واحدى شود، كه يك غرض را افاده كند، و آن نهى از مصالحهاى است كه
راشى و مرتشى بر سر خوردن مال مردم مىكنند، و مال مردم را بين خود تقسيم نموده
حاكم يك مقدار از آن را كه راشى به سويش ادلاء مىكند بگيرد، و خود راشى هم يك
مقدار ديگر را، با اينكه مىدانند اين مال باطل است، و حقى در آن ندارند.
بحث روايتى
[ (در ذيل آيه شريفه)]
در كافى از
امام صادق ع در تفسير آيه روايت كرده كه فرمود: مردم بر سر مال و حتى ناموس خود
قمار مىزدند، و خداى تعالى از اين كار نهيشان كرد.[2]
و نيز در كافى از ابى بصير روايت كرده كه گفت: به امام صادق ع عرضه داشتم معناى
آيه:(وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ وَ
تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُكَّامِ) در كتاب خدا چيست؟ فرمود: اى ابا بصير
خداى عز و جل مىداند كه در امت حكامى جائر پديد خواهند آمد، و خطاب در اين آيه
متوجه آنهاست، نه حكام عدل، اى ابا محمد اگر حقى بر كسى داشته باشى و او را دعوت
كنى تا به يكى از حكام اهل ايمان مراجعه كنيد، و او نپذيرد، و جز به مراجعه به
[1] و تجارتى كه از كساديش مىهراسيد محبوبتر است نزد خدا
... سوره توبه آيه 24