نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 630
يكديگر تميز دهد و حكم هر يك از اين موارد را در
طرف مقابل آن جارى مىسازد، (مثلا به جاى اينكه خير و نافع و خوب را بستايد،
زشتىها و شرور و مضرات را مىستايد، و يا به جاى اينكه ديگران را به سوى كارهاى
خير و مفيد دعوت كند به سوى شرور مىخواند و اين به آن جهت نيست كه معناى خوبى و
خير و نافع را فراموش كرده و نمىداند خوب و بد كدام است، براى اينكه هر چه باشد
انسان است، و اراده و شعور دارد و محال است كه از انسان، افعال غير انسانى سر بزند
بلكه از اين جهت است كه زشتى را زيبايى و حسن را قبح و خير و نافع را شر و مضر
مىبيند، پس او در تطبيق احكام و تعيين موارد، دچار خبط و اشتباه شده است.
و چنين انسان
مخبط، در عين اينكه مخبط است اينطور نيست كه هميشه عمل غير عادى را نمىبيند، براى
اينكه لازمه اين فرض، آن است كه صاحب آراء، و افكارى منظم باشد، عادى و غير عادى
را تشخيص بدهد، و (مانند مستان مخمور كه درخت سرو را نى و نى را سرو مىبيند)، اين
را به جاى آن و آن را به جاى اين بگيرد، بلكه عادى و غير عادى براى او بهم مخلوط
شده، نمىتواند اين را از آن تشخيص دهد، عادى آن عملى است كه او عادى بداند، و غير
عادى آن عملى است كه او غير عادى تشخيص دهد، پس در نظر او عادى و غير عادى يكى
است، اگر او عملى را كرد عادى است، و گرنه غير عادى، عينا مانند شترى كه در راه
رفتن مىلنگد، او در عين اينكه خلاف عادى راه مىرود، عادى را مثل خلاف عادت
مىپندارد، بدون اينكه اين در نظرش بر آن مزيتى داشته باشد، پس او هيچوقت مشتاق آن
نيست كه از خلاف عادت به حال عادى برگردد (دقت فرمائيد).
[توضيح
اينكه ربا خوارى، مخبط و خارج از نظام صحيح زندگى است]
وضع ربا خوار
عينا همين طور است، چون او چيزى براى مدتى به ديگرى مىدهد، و در عوض همان را با
مقدارى زيادتر مىگيرد، و اين عمل بر خلاف فطرت آدمى است، چون فطرت كه پايه و اساس
زندگانى اجتماعى بشر را تشكيل مىدهد حكم مىكند كه آنچه را كه آدمى دارد و از آن
بىنياز است با آنچه كه ديگران دارند و او به آن نيازمند است معاوضه كند (آن
مقدار، كه از مال خود مىدهد به همان مقدار از مال ديگران گرفته جاى خالى را پر
كند، نه بيشتر بگيرد و نه كمتر) و اما اينكه مالى را بدهد، و عينا همان را بگيرد
با چيزى زائد (از دو جهت غلط است، اول اينكه مبادلهاى صورت نگرفته، ديگر اينكه
زيادى گرفته)، و اين، حكم فطرت و اساس اجتماع را تباه مىسازد، براى اينكه از طرف
ربا خوار، منجر به اختلاس و ربودن اموال بدهكاران مىشود و از طرف بدهكاران، منتهى
به تهى دستى و جمع شدن اموالشان در دست ربا خوار مىگردد، پس ربا خوارى عبارت است
از كاهش يافتن بنيه مالى يك عده، و ضميمه شدن
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 630