responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 534

از قبيل رب زمين، رب درياها، رب آتش، رب هوا، بادها و امثال اينها، و بار ديگر آنها را به نام كواكب و مخصوصا ستارگان سيار معرفى مى‌نمودند (و طبق اختلافاتى كه در آنها تشخيص مى‌دادند آثار مختلفى در عالم عناصر و مواليد براى آنها قائل مى‌شدند) هم چنان كه از صابئين اين معنا نقل شده است آن گاه مجسمه‌ها و صورت‌هايى براى آن ارباب (رب زمين، رب دريا و ...) مى‌ساختند و آن صورتها و مجسمه‌ها را مى‌پرستيدند كه وسيله شفاعتشان نزد صاحب صنم (رب زمين، رب دريا و ...) شود و سرانجام خداى زمين، خداى دريا، خداى باد و ...

آنان را نزد خداوند بزرگ و منزه شفاعت نمايند، تا به اين وسيله به سعادت دنيوى و اخروى نائل شوند.

و به همين جهت است كه مى‌بينيم بت‌ها بر حسب اختلاف امت‌ها و مردم هر دورانى مختلف شده است، چون آراى آنها در تشخيص انواع مختلف بوده، و هر قومى شكل بت‌ها را طورى ساخته كه مطابق شكلى باشد كه در مخيله و ذهن خود از ارباب آن بت‌ها داشته است، و چه بسا كه در اين مجسمه‌سازى‌ها غير از آن صورتهاى خيالى، هوا و هوسها و اميال شخصى هم دخالت داشته، و چه بسا كه رفته رفته رب النوع و حتى رب الارباب كه همان خداى سبحان باشد به كلى فراموش مى‌شده، و يك سره دست به دامن خود بت‌ها مى‌شدند، و آرايشگرى‌هايى كه به وسيله خيال و حس در بت‌ها مى‌شده، غير بت را فراموش نموده همه به ياد بت مى‌بودند و اين باعث مى‌شد كه جانب بت بر جانب خداى سبحان غلبه كند.

همه اينها از اين جهت بود كه خيال ميكردند ارباب اين بت‌ها (يعنى آنهايى كه تدبير زمين و دريا و آتش و امثال آن به ايشان واگذار شده) تاثيرى در شؤون زندگى آنان دارد، بطورى كه اراده آن ارباب بر اراده خود اين افراد غلبه داشته و تدابير آنها بر تدبير خود ايشان مسلط است.

[ادعاى ربوبيت سلاطين و حاكمان خود كامه با سوء استفاده از اعتقادات باطل عوام‌]

و چه بسا مى‌شده است كه بعضى از سلاطين خودكامه و ديكتاتور، از اين اعتقادات عوام سوء استفاده كرده، و اوامر مستبدانه خود را از اين راه به خورد مردم مى‌دادند، و در شؤون مختلف زندگى مردم، تصرفاتى نموده و رفته رفته به طمع به دست آوردن مقام الوهيت مى‌افتادند (و لا بد پيش خود فكر مى‌كردند وقتى مردم سنگ و چوب را خدا بدانند، ما كه كمتر از سنگ نيستيم) هم چنان كه تاريخ اين معنا را از فرعون و نمرود و غيره نقل كرده، در نتيجه با اينكه خودشان مانند ديگران بت مى‌پرستيدند، در عين حال خود را در سلك ارباب جا مى‌زدند.

اين جريان هر چند در ابتداى امر، چنين سيرى داشت، ليكن از آنجايى كه مردم اوامر ملوكانه آنان را نافذتر از دخالت ارباب مى‌ديدند، اگر دخالت ارباب در زندگيشان خيالى بود، دخالت اوامر ملوكانه برايشان محسوس بود، لذا محسوس بودن نفوذ باعث مى‌شد كه اين‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 534
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست