نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 463
منحل شدن كثرت و متلاشى شدن اجتماع است، و اين دو
قاعده، جامعه را به (بيانى كه مىآيد) به وحدت مىكشاند، براى اينكه هر يك از دو
طرف نزاع مىخواهد به وسيله نزاع طرف ديگر را فاسد نموده، آنچه او دارد ضميمه خودش
كند، يعنى وجود او و مزاياى وجودى او را ضميمه وجود خود كند، اين مقتضاى قاعده اول
است، قاعده دوم هم اقتضا دارد كه از اين دو طرف نزاع آن كه قوىتر و شريفتر است
بماند، و آن ديگرى فداى او شود.
پس نتيجه دو
قاعده نامبرده، اين مىشود كه از دو طرف نزاع يكى بماند، و ديگرى از بين برود، و
اين با اجتماع و تعاون و اشتراك در زندگى كه مطلوب فطرى انسان است و غريزهاش او
را به سوى آن هدايت مىكند تا زمين به دست اين نوع آباد شود منافات دارد، و دفعى
كه به حكم آيه مورد بحث، وسيله آبادى زمين مىشود و آن را از فساد محفوظ مىدارد
دفعى است كه به اجتماع دعوت كند و اتحادى در كثرت افراد اجتماع پديد آورد، نه دفعى
كه باعث بطلان اجتماع شود، و وحدتى پديد آورد كه كثرت را از بين ببرد، و اگر جنگ
سبب آبادانى زمين و عدم فساد آن مىشود، از اين جهت است كه به وسيله آن، حقوق
اجتماعى و حياتى قومى كه تا كنون به دست مستكبرين پايمال شده بود، احياء شود، نه
از اين جهت كه به وسيله جنگ، وحدت جامعه را مبدل به تفرقه نموده و افراد را به جان
هم مىاندازند، تا يكديگر را نابود كنند، و تنها اقويا و قدرتمندان باقى بمانند.
(دقت فرمائيد).
بحثى در
تاريخ و اينكه قرآن از چه نظر به آن اهتمام ورزيده است
كلمه
تاريخ بر وزن تعريف مصدر و به معناى شناختن حوادث و علت و زمان
پديد آمدن آن است، و اصطلاحا به معناى باستانشناسى و طبقات الارض نيز استعمال مى
شود، و گفتار ما در معناى لغوى آن يعنى تاريخ نقلى است و تاريخ نقلى عبارت است از
ضبط حوادث كلى و جزئى، و نيز نقل آن و گفتگو پيرامون آن.
بايد دانست
كه بشر از قديمترين عهد زندگى و زمان وجودش در زمين به ضبط حوادث اهميت مىداده،
و تا آنجا كه ما مىدانيم در هر عصرى از اعصار عدهاى ديگر هم يا به ذهن
مىسپردهاند، و يا يادداشت نموده و يا كتاب تاليف مىكردهاند، و عدهاى ديگر هم
آنچه را كه آنان ضبط كرده بودند دست به دست مىگرداندند، و پيوسته انسان در جهات
مختلف زندگى خود از تاريخ استفاده مىكرده، يا در طرز تشكيل اجتماع از تاريخ الگو
بر مىگزيده، و يا از سرگذشت گذشتگان عبرت مىگرفته، و يا داستانسرايى مىكرده، و
يا با
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 463