نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 455
نظر صورت گرفته كه چگونه با قواى فعاله خود
كارهايى را انجام مىدهند كه مقتضاى آن قوا و مناسب با آن است، و به اين وسيله
وجود و بقاى خود را حفظ مىكنند؟ اين نتيجه را دست داده كه اولا آنچه مىكنند به
سرشت و فطرت خود مىكنند، و ثانيا كارهايى كه هر يك به اين منظور انجام مىپذيرد
با منافع و بقاى موجوداتى ديگر منافات دارد، و در نتيجه تنازعى در همه آنها بر
سر بقاء به چشم مىخورد، و چون اين تنازع از اينجا ناشى مىشود كه
موجود طبيعى مىخواهد تاثير خود را در ديگرى گسترش دهد و اين باعث مىشود كه قهرا
از ديگرى متاثر هم بشود، در نتيجه همواره در ميدان كشمكش بين دو موجود طبيعى، غلبه
نصيب آن موجودى است كه از ديگرى قوىتر و داراى وجودى كاملتر باشد.
[نظريه كلى
فلسفى در باره سه اصل مذكور]
از اين
جريان، اين نتيجه را مىگيريم كه طبيعت، هميشه و پيوسته از بين افراد يك نوع و يا
دو نوع، كاملتر آن دو را انتخاب مىكند، و فرد عقب افتاده به حكم طبيعت محكوم به
فنا است و به تدريج از بين مىرود، پس در عالم همواره دو قاعده كلى حاكم است، يكى
تنازع در بقا، و دوم انتخاب طبيعى اشرف و كاملتر براى بقا.
از سوى ديگر
از آنجايى كه اجتماع بشرى در وجود خود متكى به طبيعت است، نظير آن قانون در اجتماع
نيز حاكم است، يعنى اجتماعات بشرى هم در بقاى خود همواره در تنازع هستند، و در
نهايت آن اجتماعى باقى مىماند و از خطر انقراض دورتر است كه كاملتر باشد.
پس اجتماع
كامل كه بر اساس اتحادى كامل و محكم تشكيل شده و حقوق فردى و اجتماعى افراد در آن
به كاملترين وجهش رعايت گرديده سزاوارتر به بقا است، و آن اجتماعى كه چنين تشكلى
و چنان قوانين و حقوقى ندارد سزاوارتر به نابودى و انقراض است.
تجربههاى
مكرر نيز حكم مىكند به اينكه هر امت زندهاى كه مراقب وظايف اجتماعى خويش است و
هر فردى كه سعى مىكند به وظائف اجتماعى خود عمل كند باقى مىماند، و هر امتى كه
دلهاى افرادش متفرق و نفاق و ظلم و فساد در آن شايع است و ثروتمندان آن در پى
عياشى بوده و كارگرانش از كار و كوشش گريزانند، چنين اجتماعى نابود مىشود.
آرى، به قول
بعضىها اجتماع هم به نوبه خود از همان ناموس طبيعى تنازع در بقا و انتخاب اشرف
حكايت مىكند، زيستشناسان هم از راه شناسايى فسيلها و آثار باستانى، به وجود
حيواناتى در ما قبل تاريخ پى بردهاند كه امروز اثرى از آنها بطور كلى در تمام روى
زمين ديده نمىشود، مانند حيوانى كه نامش را برونتوساروس گذاشتهاند،
و نيز به حيواناتى از قبيل تمساح و قورباغه برخورد كردهاند كه به جز از
نمونههايى از آن در اين اعصار نمانده، و
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 455