نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 454
مؤلف: اين معنا در الدر المنثور از سفيان بن
عيينة و ابن جرير از طريق سلمة بن كهيل از على ع و همچنين از عبد الرزاق و ابى
عبيد و عبد بن حميد و ابن جرير و ابن منذر و ابن ابى حاتم و حاكم (وى حديث را صحيح
دانسته) و ابن عساكر و بيهقى (در كتاب دلائل) از طريق ابى الاحوص از على ع نظير آن
را روايت كردهاند.[1] و در
تفسير قمى از پدرش از على بن الحسين بن خالد از حضرت رضا ع روايت شده كه فرمود:
سكينت، بادى است كه از بهشت مىوزد، و صورتى چون صورت انسان دارد.[2] مؤلف: اين معنا را شيخ صدوق هم در
كتاب معانى الاخبار و عياشى در تفسيرش از حضرت رضا ع نقل كردهاند[3] و اين اخبارى كه در معناى سكينت
وارد شده هر چند خبر واحدند، ولى چيزى كه هست اينكه قابل توجيه هستند و مىتوان
آنها را به معناى آيه نزديك كرده و گفت: منظور اين روايات بنا بر اينكه روايات
صحيحى باشد اين است كه سكينت، مرتبهاى از مراتب سير نفس به سوى كمال است،
مرتبهاى است از كمال كه باعث آرامش نفس در برابر امر خدا مىشود، و امثال اين
تعبيرات كه مشتمل بر تمثيل است، در كلام ائمه ع بسيار ديده مىشود، اينجا است كه
مىتوان گفت، منظور از سكينت همان روح ايمان است، و در بيان سابق نيز توجه كرديد
كه سكينت با روح ايمان منطبق مىشد.
پس مىتوان
روايت معانى الاخبار زير را هم بر همين معنا حمل نمود، و آن روايت اين است كه از
ابى الحسن ع نقل مىكند كه در معناى سكينت فرمود: روحى است از خدا كه تكلم مىكند،
و بنى اسرائيل وقتى بر سر چيزى اختلاف مىكردند آن روح با ايشان سخن مىگفت، و
حقيقت مطلب را به ايشان خبر مىداد، (تا آخر حديث) و مىتوان در معنايش گفت كه اين
روح همان روح ايمان است كه مؤمن را در هر مساله مورد اختلاف به سوى حق هدايت
مىكند.
بحث علمى و
اجتماعى [ (بررسى سه اصل تنازع بقا، انتخاب و تبعيت محيط در طبيعت و اجتماع و نظر
اسلام در اين مورد)]
زيستشناسان
مىگويند تجربههاى علمى كه بر روى موجودات عالم طبيعت از اين