نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 441
آل هر كس اهل بيت او است، كه خود او را هم شامل
مىشود، پس آل موسى و آل هارون عبارتست از خود موسى و هارون و اهل بيت آن دو، و
جمله(تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ) حال از تابوت است،
و جمله:(إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ
مُؤْمِنِينَ) مانند سياق اول آيه دلالت دارد بر اينكه بنى اسرائيل از
پيامبرشان پرسيده بودند كه نشانى صدق گفتار تو چيست؟ و از كجا بدانيم اينكه
مىگويى: (خداى تعالى طالوت را ملك و فرمانده شما كرده) راست است.
[اشاره به
پيروى جمعى اندك و با ايمان بر لشگرى گران و بى ايمان، در داستان طالوت و جالوت]
(فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ) ...(إِلَّا
قَلِيلًا مِنْهُمْ) كلمه فصل به معناى جدايى مكانى است، هم
چنان كه در آيه:(وَ لَمَّا فَصَلَتِ الْعِيرُ)[1] به همين معنا است، و
چه بسا كه در معناى قطع يعنى ايجاد جدايى دو چيز استعمال شود مانند آيه(وَ هُوَ خَيْرُ الْفاصِلِينَ)[2] و بنا بر
اين كلمه نامبرده هم متعدى استعمال مىشود (كه در آيه 58 سوره انعام ديديد)، و هم
لازم (كه در آيه مورد بحث و آيه سوره يوسف ملاحظه كرديد).
كلمه
جند به معناى مجتمعى انبوه است، چه از انسان و چه از هر چيز ديگر، و اگر
لشگر را جند ناميدهاند به خاطر همين است كه جمعيتى متراكم هستند و اگر در آيه
مورد بحث، كلمه را به صيغه جمع جنود آورده، براى اين بوده كه بفهماند
جمعيت بنى اسرائيل كثرت قابل ملاحظهاى داشتند، با اينكه به حكم جملات بعدى همين
آيه، مؤمنين واقعى آنان، بعد از عبور از نهر اندك بودند، (و اين ملاكى دست مىدهد
كه در سختىها هميشه مؤمنين پايدار مى مانند) و نظير اين نكته در آيه بعد هم كه
مىفرمايد:(وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ)، از
كلمه جنود استفاده مىشود.
و در مجموع
اين گفتار اشارهاى است به يك حقيقت كه از سراپاى اين داستان استفاده مىشود، و آن
اين است كه خداى تعالى قادر است عدهاى بسيار قليل و از نظر روحيه مردمى ناهماهنگ
را بر لشكرى بسيار زياد يارى دهد، توضيح اينكه تمامى بنى اسرائيل از پيامبر خود
درخواست فرماندهى كردند، و همگى پيمان محكم بستند كه آن فرمانده را نافرمانى
نكنند، و كثرت جمعيت آنان آن قدر بود كه بعد از تخلف جمعيت بسيارى از آنان از شركت
در جنگ، تازه باقى مانده آنان جنودى بودند، و اين جنود هم در امتحان آب نهر كه
داستانش مىآيد كه اكثرشان رفوزه و مردود شدند، و به جز اندكى از آنان در آن
امتحان پيروز نشد، و تازه آن عده اندك هم هماهنگ نبودند، بخاطر اينكه بعضى از آنان
يك شب، آب خوردند، و معلوم