شريعت اسلام
همچنين يك عده چيزهايى را نجس شمرده، مانند خون، و بول، و غائط، و منى، از انسان
(و بعضى حيوانات)، و پارهاى حيوانات زنده چون خوك، و حكم كرده به اينكه در نماز و
خوردن و نوشيدن از آنها اجتناب شود و امورى را هم طهارت خوانده، مانند شستشوى جامه
و بدن از نجاستى كه به آنها برخورده كه آن را طهارت خبيثيه خوانده، و طهارت با وضو
و غسل آن طور كه در كتب فقهى شرح داده شده به دست مىآيد و آن را طهارت حدثيه
خوانده.
[اسلام دين
توحيد است و تمام فروع آن به همان اصل بر مىگردد. اصل توحيد طهارت و بقيه معارف
آن نيز طهارتها هستند]
و در سابق هم
گذشت كه بيان كرديم اسلام دين توحيد است، و تمامى فروع آن به همان اصل واحد بر
مىگردد، و آن اصل واحد است، كه در تمامى فروع دين منتشر شده است.
از اينجا
روشن مىگردد كه اصل توحيد، طهارت هم هست، طهارت كبرا نزد خداى سبحان، و بعد از
اين طهارت كبرا و اصلى، بقيه معارف كليه نيز طهارتهايى است براى انسان، و بعد از
آن معارف كليه اصول اخلاق فاضله نيز طهارت (باطن از رذائل) است، و بعد از اصول
اخلاقى احكام عملى نيز كه به منظور صلاح دنيا و آخرت بشر تشريع شده طهارتهايى
ديگر است، و آيات مذكوره نيز بر همين مقياس انطباق دارد، هم آيه(يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ)[5] و هم آيه:(وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً)[6] و هم آيات
ديگرى كه در معناى طهارت وارد شده.
حال برگرديم
به مطلبى كه داشتيم، و مىگوئيم طهارت در جمله:(حَتَّى
يَطْهُرْنَ) به معناى قطع شدن جريان خون از زنان است، و در جمله:(فَإِذا
تَطَهَّرْنَ) يا به معناى شستن محل خون است، و يا به معناى غسل كردن است، و
جمله: (فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ) ... ،
امرى است كه تنها جواز را مىرساند، و دلالت بر وجوب ندارد، چون بعد از نهى واقع
شده، و مىخواهد بطور كنايه بفهماند: بعد از پاك شدن، و يا غسل كردن زن، نزديكى
كردن با او جايز است، و اين ادبى است الهى و لايق به قرآن كريم، و اگر امر نامبرده
را مقيد كرد به قيد