نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 254
ديگر بر نمىگردد، هر چند كه بعد از ارتداد
دوباره به ايمان برگردد، بله بعد از ايمان بار دومش مىتواند تا دم مرگ اعمال
صالحى انجام دهد، و آيه شريفه كه قيد مرگ را آورده منظورش بيان اين جهت است، كه
تمامى اعمال كه تا دم مرگ انجام داده حبط مىشود.
و ما گفتيم
اصلا جايى براى اين بحث نيست، چون اگر در آنچه ما گفتيم دقت كنى متوجه مىشوى كه
آيه شريفه در صدد بيان اين معنا است كه تمامى اعمال و افعال مرتد از حيث تاثير در
سعادتش باطل مىشود.
[بررسى
مساله تاثير اعمال نيك و بد در يكديگر (احباط و تكفير)]
در اينجا
مساله ديگرى هست كه تا حدى ممكن است آن را نتيجه بحث در حبط اعمال دانست، و آن
مساله احباط و تكفير است، و آن عبارت است از اينكه آيا اعمال در يكديگر اثر متقابل
دارند و يكديگر را باطل مىكنند، و يا نه بلكه حسنات حكم خود، و اثر خود را دارند،
و سيئات هم حكم خود و اثر خود را دارند، البته اين از نظر قرآن مسلم است كه حسنات
چه بسا مىشود كه اثر سيئات را از بين مىبرد، چون قرآن در اين باره تصريح دارد.
بعضى از علما
قائل به تباطل و تحابط اعمال شدهاند، و گفتهاند: اعمال يكديگر را باطل مىسازند،
و آن گاه اين علما در بين خود اختلاف كرده، بعضى گفتهاند: هر گناهى حسنه قبل از
خود را باطل مىكند، و هر حسنهاى سيئه قبل از خود را از بين مىبرد، و لازمه آن
حرف آن است كه انسان يا تنها حسنه برايش مانده باشد، و يا تنها سيئه.
و بعضى ديگر
گفتهاند: ميان حسنات و سيئات موازنه مىشود، به اين معنا كه از حسنات و سيئات هر
كدام بيشتر باشد، به مقدار آنكه كمتر است از آنكه بيشتر است كم مىشود، تا بقيه
بيشتر بدون منافى باقى بماند، و لازمه اين دو قول اين است كه براى هر انسانى از
اعمال گذشتهاش بجز يك قسم نمانده باشد، يا حسنه به تنهايى، و يا سيئه به تنهايى و
يا اينكه هر دو با هم مساوى بوده، و تساقط كردهاند، و هيچ چيز برايش نمانده باشد.
و اين درست
نيست، زيرا اولا از ظاهر آيه:(وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا
بِذُنُوبِهِمْ، خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً، عَسَى اللَّهُ أَنْ
يَتُوبَ عَلَيْهِمْ، إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ)[1] بر مىآيد
كه اعمال چه حسنات و چه سيئات، باقى مىماند، و تنها توبه خدا سيئات را از بين
مىبرد، و تحابط به هر معنايى كه تصورش كنند با اين آيه نمىسازد.
و ثانيا خداى
تعالى در مساله تاثير اعمال همان روشى را دارد كه عقلا در اجتماع انسانى خود دارند
و آن روش مجازات است، كه كارهاى نيك را جدا پاداش مىدهند، و
[1] و يك دسته ديگرند كه به گناهان خود اعتراف كرده، اعمالى صالح
و اعمالى طالح را بهم در آميختهاند و اميد است خدا از ايشان در گذرد، كه خدا
آمرزگار مهربان است. سوره توبه آيه 103
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 254