نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 104
پس هر قتالى در حقيقت دفاع است، حتى بهانه فاتحين
و كشورگشايان هم همين دفاع است، اول براى خود نوعى حق مثلا حق حاكميت و يا لياقت
قيموميت بر ديگران و يا فقر و تنگى معيشت و يا كمبود زمين و امثال آن براى خود فرض
مىكند، و آن گاه در مقام دفاع از اين حق فرضى بر مىآيد، و وقتى از آنان سؤال
مىشود: چرا به مردم حمله مىكنى و خونها مىريزى، و در زمين فساد راه مىاندازى؟
و چرا حرث و نسل را تباه مىكنى؟ در پاسخ مىگويد از حق مشروعم دفاع مىكنم.
پس روشن شد
كه دفاع از حقوق انسانيت حقى است مشروع و فطرى، و فطرت، استيفاى آن حق را براى
انسان جايز مىداند، بله از آنجايى كه اين حق مطلوب به نفس نيست، بلكه مطلوب به
غير است، لذا بايد با آن غير مقايسه شود، اگر آن حقى كه به خاطر آن مىخواهد دفاع
كند آن چنان اهميتى ندارد كه به خاطر استيفايش دست به جنگ و خونريزى بزند، از آن
حق صرف نظر مىكند، چون مىبيند براى دفاع از آن ضرر بيشترى را بايد تحمل كند، و
اما اگر ديد منافعى كه در اثر ترك دفاع از دست مىدهد، مهمتر و حياتىتر از
منافعى است كه در هنگام دفاع از دستش مىرود، در اين صورت تن به دفاع و تحمل زحمات
و خسارات آن مىدهد.
و قرآن كريم
اثبات نموده كه مهمترين حقوق انسانيت توحيد و قوانين دينيهاى است كه بر اساس
توحيد تشريع شده، هم چنان كه عقلاى اجتماع انسانى نيز حكم مىكنند بر اينكه
مهمترين حقوق انسان حق حيات در زير سايه قوانين حاكمه بر جامعه انسانى است،
قوانينى كه منافع افراد را در حياتشان حفظ مىكند.
بحث روايتى
[ (در ذيل آيات قتال)]
در مجمع
البيان از ابن عباس روايت كرده كه در تفسير آيه: (وَ قاتِلُوا فِي
سَبِيلِ اللَّهِ) ... گفته است: اين آيه در صلح حديبيه نازل شده، و جريان از
اين قرار بود كه رسول خدا ص در سالى كه مىخواست عمره بجاى آورد با هزار و چهارصد
نفر از مدينه بيرون آمد، و تا حديبيه راه طى كرد، در حديبيه مشركين مكه آن جناب را
از ورود به مكه مانع شدند، و مسلمانان ناگزير شدند هدى خود را نحر كنند، آن گاه با
مشركين اينطور صلح كردند كه مسلمانان امسال به مدينه برگردند، و سال بعد به زيارت
آيند، و اهل مكه سه روز شهر را براى مسلمانان خالى كنند، و در اين سه روز طواف
خانه كعبه نموده هر كار ديگرى خواستند بكنند، رسول خدا ص بدون درنگ به مدينه برگشت
تا سال بعد آن جناب و يارانش آماده
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 104