responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 381

[توضيحى در مورد اينكه خداوند عالم غيب و شهادت است. و معانى پاره‌اى از اسماء حسناى ديگر خدا]

(هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ) اين آيه با دو آيه بعدش هر چند در مقام شمردن طائفه‌اى از اسماى حسناى خداى تعالى و اشاره به اين نكته است كه او داراى بهترين اسماء و منزه از هر نقصى است، و آنچه را كه در آسمانها و زمين است شاهد بر اين معنا مى‌گيرد، و ليكن اگر آن را با مضمون آيات قبل كه امر به ذكر مى‌كرد در نظر بگيريم، از مجموع، اين معنا استفاده مى‌شود كه افرادى كه يادآور خدايند او را با اسماى حسنايش ذكر مى‌كنند، و به هر اسمى از اسماى كمال خدا بر مى‌خورند، به نقصى كه در خويشتن در مقابل آن كمال است پى مى‌برند- دقت فرماييد.

و اگر آن را با مضمون آيه قبلى و مخصوصا جمله‌(مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ) در نظر بگيريم، به علت خشوع كوه و متلاشى شدن آن از ترس خدا پى مى‌بريم. و معناى مجموع آنها چنين مى‌شود: چگونه كوه‌ها از ترس او متلاشى نشود، با اينكه او خدايى است كه معبودى بجز او نيست، و عالم به غيب و آشكار و چنين و چنان است.

(هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ)- موصول الذى وصله آن، مجموعا اسمى از اسماى خدا را معنا مى‌دهد، و آن وحدانيت خدا در الوهيت و معبوديت است. در سابق هم پاره‌اى مطالب راجع به معناى تهليل در تفسير آيه شريفه‌(وَ إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ)[1] آورديم.

(عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ)- كلمه شهادت به معناى چيزى است كه مشهود و حاضر در نزد مدرك باشد، هم چنان كه غيب معناى مخالف آن را مى‌دهد. و اين دو، معنايى اضافى و نسبى است، به اين بيان كه ممكن است يك چيز براى كسى يا چيزى غيب و براى شخصى و يا چيزى ديگر شهادت باشد. در شهود، امر دائر مدار نوعى احاطه شاهد بر موجود مشهود است، يا احاطه حسى، يا خيالى، يا عقلى، و يا وجودى. و در غيب دائر مدار نبودن چنين احاطه است.

و هر چيزى كه براى ما غيب و يا شهادت باشد، از آنجا كه محاط خداى تعالى و خدا محيط به آنست، قهرا معلوم او، و او عالم به آن است. پس خداى تعالى هم عالم به غيب و هم عالم به شهادت است، و غير او هيچ كس چنين نيست، براى اينكه غير خدا هر كه باشد وجودش محدود است، و احاطه ندارد مگر بدانچه خدا تعليمش كرده، هم چنان كه قرآن كريم فرموده:(عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‌ غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى‌ مِنْ رَسُولٍ)[2] و اما خود خداى تعالى غيب على الاطلاق است، و احدى و چيزى به هيچ وجه نمى‌تواند به او احاطه يابد،


[1] سوره بقره، آيه 163.

[2] خدايى كه عالم به غيب است پس كسى را بر غيبش احاطه نمى‌دهد، مگر رسولى را كه بپسندد. سوره جن، آيه 26 و 27.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 381
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست