نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 265
بيان
آيات
در
اين آيات دستور مؤكد مىدهد به اينكه مسلمين در راه خدا و مخصوصا در جهاد انفاق
كنند، و از آيه شريفه(لا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ
مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ) به خوبى برمىآيد كه دستور مذكور در
مورد جهاد مؤكدتر است، و همين خود مؤيد آن قولى است كه مىگويد: آيه شريفه(آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا ...) در جنگ
تبوك نازل شد.
[بيان
اينكه آيه:(آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا ...)
خطاب به مؤمنين و امر به آثار ايمان است]
(آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ
فِيهِ ...) از سياق آيات برمىآيد كه خطاب در اين آيه به كسانى است كه به خدا و
رسول ايمان آوردهاند، و شامل كفار نمىشود، تا چه رسد به اينكه خطاب متوجه كفار
باشد.
و
اينكه بعضى[1] گفتهاند:
شامل هر دو طايفه مىشود درست نيست. خواهى گفت:
آخر
در اين آيه امر به ايمان كرده، و معنا ندارد مؤمنين را امر به ايمان كند.
در
پاسخ مىگوييم: معناى امر مؤمنين به ايمان اين است كه آثار ايمانى را كه دارند بر ايمان
خود مترتب كنند، مىخواهد بفرمايد: ايمان وقتى متحقق مىشود كه آثار آن را بر آن
مترتب كنند، چون اگر ايمان و يا صفتى ديگر از صفات نفس چون سخاوت و عفت و شجاعت در
نفس آدمى ثابت باشد، و حقيقتا ثابت باشد، اثرش ظاهر مىشود، و اگر از يكى از اين
صفات مذكور اثر خاص به آن ظاهر نشود، معلوم مىشود صفت مذكور آن طور كه بايد در
نفس جاى خود را نگرفته و ثابت نشده، و يكى از آثار ايمان به خدا و رسول او اطاعت
از دستوراتى است كه خدا و رسول دادهاند.
و
از همين جا است كه روشن مىگردد اولا امر كردن خداى تعالى مؤمنين را به ايمان در
حقيقت امر كردن به افرادى است كه مرتبهاى از ايمان را دارند، به اينكه مرتبهاى
بالاتر از آن را دارا شوند، و اين نوع امر كردن اشاره به اين است كه آن مقدار
ايمانى كه مامور دارد براى آمر قانع كننده و رضايتآور نيست، مامور بايد مرتبه
بالاترى را كسب كند، و ثانيا اينكه جمله(آمِنُوا بِاللَّهِ
وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا) امر به انفاق است، با اشاره به
اينكه انفاق اثر صفتى است كه ايشان متصف به آنند، پس بايد به خاطر همان صفت باز
انفاق كنند، در نتيجه بايد گفت:
برگشت
جمله مورد بحث به اين است كه مىخواهد انفاق مؤمنين را با ايمان آنان تعليل كند.