نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 97
(وَ
تَراهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْها خاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ
خَفِيٍّ) ضمير در
عليها به نار برمىگردد. گو اينكه قبلا نام آن برده نشده بود
ولى مقام بر آن دلالت داشت. و كلمه طرف خفى به معناى نگاه ضعيف است، و
اگر نگاهى ضعيف به آتش دوزخ و مكاره هولانگيز قيامت مىكنند، براى اين است كه نه
مىتوانند آن را ناديده گرفته، و خود را به غفلت بزنند، و نه برايشان امكان دارد
كه درست و حسابى به آن نگاه كنند و چشم را از آن پر سازند، در مثل بمانند كسى
هستند كه قاتلش با شمشير بالاى سرش ايستاده، چنين كسى نگاهى ضعيف به شمشير او
مىكند. بقيه الفاظ آيه روشن است.
[معناى
جمله(إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ
أَهْلِيهِمْ) و اينكه گوينده آن كيانند و در كجا آن را مىگويند]
(وَ قالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ
أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ)- يعنى خاسرانى كه تمامى خسرانها و
حقيقت آن در ايشان جمع است، كسانى هستند كه در قيامت نفس خود و اهل خود را خاسر
كردند، يعنى خود را از نجات محروم نموده و از اهل خود نيز بهرهمند نمىشوند.
بعضى
از مفسرين[1] گفتهاند:
منظور از اهل خاسران، همسران حورى و خدمتگزاران بهشتى است، كه اگر ايمان آورده
بودند از آنها بهرهمند مىشدند.
و
اين حرف بدى نيست، براى اينكه از آيات وراثت بهشت برمىآيد كه هر انسانى از بهشت و
نعمتهاى آن سهمى دارد. كفار سهم خود را در دنيا از دست دادهاند، در نتيجه مىتوان
گفت معناى خسران خود و اهل خود اين است كه خود را دوزخى نموده، و از
حوريان و خدمتگزاران بهشتى خود را محروم ساختهاند.
اين
سخن را در آيه شريفه به مؤمنين نسبت داده، و مؤمنين در قيامت اين سخن را مىگويند
هر چند در آيه شريفه از آن با فعل ماضى تعبير كرده و ليكن اين تعبير براى افاده
حتمى بودن قيامت است، پس اينكه بعضى پنداشتهاند كه اين سخنى است كه مؤمنين در
دنيا مىگويند، پندار صحيحى نيست، براى اينكه در مثل مقامى كه آيات مورد بحث در آن
است، معنا ندارد خداى تعالى آن را به مؤمنين موجود در دنيا نسبت دهد.
نكته
ديگر اينكه گويندگان اين سخن در قيامت همه مؤمنين- حتى افراد ضعيف الايمان-
نيستند، بلكه مؤمنينى هستند كه ايمان كامل دارند، همانهايى كه در قيامت اجازه
دارند سخن بگويند، و هر چه هم مىگويند حق محض است، مانند اصحاب اعراف و شهداء،
يعنى گواهان اعمال، كه قرآن در بارهشان فرموده:(يَوْمَ يَأْتِ لا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ)[2]